تاثیر الگوپذیری در رخدادهای انقلابی و تاریخی
بزرگترین معجزه بعد از ظهور اسلام، انقلاب اسلامی بود که در اثر عشق و محبت مردم به الگوهای خودشان بود. مردم آموزش دیده بودند؟ کلاس برای آنها گذاشته بودند؟ نه؛ بالعکس ۵۰ سال پهلوی روی مردم کار کرده بود. ولی چون آنها مرجعیت و امامت برایشان تقدس داشت، توهینی که به امام خمینی ره شد، همه ی کسانی که شاه فکر می کرد در طی ۵۰ سال آنها را شست و شوی مغزی داده و طاغوتی شده اند و فرهنگ آمریکایی ها و غربی ها را گرفته اند، رفتند در خیابانها و مرگ بر شاه گفتند. یکی از عواملی که شاه را ناراحت می کرد، همین بود که می گفت من باورم نمی شود مردمی که من و پدرم سالها زحمت کشیدیم تا آنها را فاسد کنیم، در خیابان به ما فحش بدهند. عشق این گونه می کند.
در دوران تحریم تنباکوی میرزای شیرازی و تاریخ قاجاریه و قبل از آن، شاه دلش خوش بوده که سلطنت و حاکمیت می کند، اما یک مرجع تقلید حرفی می زد که همه چیز به هم می ریخت. میرزای شیرازی تحریم تنباکو کرد و شاه شکست خورد. ولی فکر نمی کرد که زنهای خودش در کاخ، قلیانها را بشکنند. شاه گفت، چه کسی گفته است که قلیانها را بشکنید؟ آنها گفتند همان کسی گفته قلیان حرام است که گفته من به تو حلال هستم.
در دوران قدیم حاکمیت طوری بود که یک گروهبان در یک شهر حکومت می کرد. وقتی یک پاسبان به بازار می آمد، تمام بازار به هم می ریخت و همه فرار می کردند. گویا گرگی به گله زده است. همان مردمی که اینقدر ترس داشتند، وقتی به رهبرشان توهین می شود، جلوی گلوله می ایستند. این عشق است که آدم ترسو را شجاع می کند. تاثیر الگوپذیری این گونه می شود. پس یکی از کارکردهای مهم زیارت این است که انسان در زیارت، مَزور را الگوی خود قرار می دهد و می خواهد شبیه او شود، مزور برای او احترام و تقدس دارد و برایش یک بزرگی و جلالت خاصی دارد.
استاد محمد شجاعی/سایت منتظران منجی