اين جريان خيلي عجيب است. چراكه اين ها مي دانستند شمر آمده است با اين پيام كه: اي عمرسعد! به دستور عبيدالله بايد كار اين ها را يك سره كني و تنها راه هم كشتن اين هاست، چراكه تسليمِ بيعت نمي شوند؛ يعني همة لشكر عمرسعد مطّلع اند كه شمر دستور كشتن حسين(ع) را آورده است.
?حالا در چنين شرايطي اين عدّه اندك مي آيند و جبهه امام حسين(ع) را انتخاب مي كنند. اين ها مي توانستند صد هزار دليل براي نيامدن به جبهه حسين(ع) داشته باشند. مثلاً اين كه بعداً مبارزه مي كنيم، كارهاي چريكي مي كنيم، عمرسعد و عبيدالله را مي كشيم، و حالا كه فردا حتماً كشته شدن در كار است چرا برويم كشته شويم، مي مانيم و بعداً با اين ها مبارزه مي كنيم، و هزاران دليل ديگر. ولي چرا اين ها اين دلايل را كنار گذاشتند و جبهة امام حسين(ع) را انتخاب كردند؟
?اين از عجيب ترين نكاتي است كه جبهة حسين(ع) در فرهنگ بشري ايجاد كرده است. در واقع اين ها معني جبهة حسين(ع) را فهميدند و خواستند از اين جبهه محروم نمانند، وگرنه براي هيچ كس اگر روشن نبود، براي آن چند نفر به خوبي روشن بود كه حضور در جبهة حسين(ع) كشته شدني است حتمي. چراكه ديدند، نه اماني پذيرفته شد، و نه ميانجيگري حاصل گشت، و عصر تاسوعا هم شمر آمد كه يا عمرسعد كار را تمام كند و يا خودش كار را به انتها برساند.
?ولي اين را هم فهميدند كه كشته شدن در جبهة حسين(ع) يك كشته شدن معمولي نيست و نبايد از چنين كشته شدن بزرگي كه همه زندگي را به معني مي رساند محروم گشت. عرض ما همين است كه اين ها از كربلا چه فهميدند كه نخواستند نميرند؟ آنها مثل بقيّة ياران امام حسين(ع) فهميدند معني كربلا يعني چه؟ و به ياران حسين(ع) پيوستند. و هر كس كربلا را بفهمد در زمرة ياران حسين(ع) قرار خواهد گرفت. مهم فهميدن حكمت حسيني است كه شايد از فهميدن ساير ابعاد اسلام مشكل تر باشد.
?در زيارت عاشورا شما نه تنها به خود حضرت ابا عبدالله(ع) سلام مي دهيد، بلكه به اصحاب امام حسين(ع) هم سلام مي دهيد در حالي كه اين زيارت عاشورا را ائمه هم مي خواندند، يعني آنها هم به اصحاب امام سلام مي دادند. اين نشانة عظمت اصحاب حضرت است و اين كه اين اصحاب، مرگ حسيني را شناختند كه چه نوع مرگي است. «اَلَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُم دُوَن الْحُسَيْن» يعني اين ها كنار اباعبدالله(ع) خونشان را بذل كردند.
?ما امام خميني (ره) را نمايش فهم جبهة حسيني مي ديديم. امام (رحمةالله عليه) را خوب ببينيد از خودتان بيهوده تفسير نكنيد، آن جا كه كوتاه مي آمدند، آن جا كه كوتاه نمي آمدند، آن جا كه محبّت مي كردند، آن جا كه خشم نشان مي دادند، همه نشان دهندة اين است كه امام (ره) يك جبهة حسيني تشكيل دادند چون به حسين(ع) اقتداء كرده بودند و لذا مي بينيد كه شكست ناپذير شدند. و باور كنيد اگر حركت هاي امام خميني (ره) را بررسي كنيد مي بينيد در جبهة امام (ره) اصلاً شكست نبوده و نيست و شهيدان انقلاب اسلامي هم مسلم جايگاهي بس رفيع خواهد داشت چون فهميدند شهيدشدن براي اين انقلاب، يك نوع مردن خاصي است هماهنگ مردن اصحاب حسين(ع).
◾منبع:کربلا مبارزه باپوچی ها
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات