در کنار شريعت الهي يک مديريت آسماني نياز است که از هر خطايي مصون باشد. اگر امروز به مردم دنيا بگوئيم آيا بهتر است يک دانشمند با فکر و انديشه ي خود جهان را مديريت کند يا کسي که معصوم است و هيچ خطايي ندارد و از همه ي ابعادِ بشريت آگاه است و قواعد و سنن عالم را مي شناسد؟
حتماً خواهند گفت آن دومي را مي خواهيم ولي مشکلشان آن است که تصور مي کنند چنين افرادي وجود ندارند چون به حکمت الهي و نظام اَحسن باور ندارند. ابتدا بايد اعتقاد به حکمت الهي و نظام اَحسن در نظام آموزشي ما نهادينه شود تا نظرها به مديريت «انسانِ کامل» معطوف گردد.
بحث ما نيز بيشتر براي اين است که جايگاه انسان کامل را که مديريت جهان را خداوند به عهده ي او گذارده بشناسيم تا نقطه هاي اميد جاي خود را پيدا کنند و معلوم شود جهت اصلاح بشر به کدام سو بايد نظر کرد. حضرت رضا(ع) فرمودند:
امامت خلافت خدا و رسول خدا(ص) «وَ مَقَامُ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ خِلَافَةُ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ(ع)» جرياني است که نمونه هاي آن را در تاريخ گذشته ديده ايد. با شهادت امام حسين(ع) ائمه(ع) چهره ي ديگري از امامت را ظهور دادند و مايه هاي فرهنگي امت اسلام را که سخت توسط امويان آسيب ديده بود ترميم کردند.
تا آنجايي که در زمان حضرت صادق(ع) جهان اسلام به کلي تحت تأثير مکتب امام صادق(ع) است و به جهت حضور فعّال امامت است که خليفه ي عباسي امام کاظم(ع) را به زندان مي افکند به اميد آن که از نفوذ فرهنگي ائمه(ع) بکاهد که چون موفق به آن کار نشدند به امام رضا(ع) رجوع کردند تا به بهانه ي وليعهدي آن حضرت به خود مشروعيت دهند که البته مديريت خاص حضرت رضا(ع) مانع سوء استفاده از آن حضرت شد.
حرکت و مديريت خاص ائمه(ع) کار را به غيبت حضرت صاحب الامر(عج) کشاند و ما هم اکنون در زمان غيبت آن حضرت و با مديريت خاصي که اقتضاي غيبت امام است کار را جلو مي بريم تا إن شاءالله زمينه اي فراهم شود و امام زمان(عج) در زمان غيبتِ خود مديريتي إعمال فرمايند که جهاني شدن نهضت حضرت ذهن ها را به خود جلب کند و آمادگي ها به کمال خود برسد.
از خود سؤال کنيد چرا از يک مرحله اي به بعد ائمه(ع) اصرار دارند وقت مديريت سياسي اجرائي آن ها فرا نرسيده است؟ با اين که اصحاب ايشان اشکال مي کردند چرا نمي آييد انقلاب کنيد؟ باز امام مي فرمودند وقتش نرسيده است. بعد مديريت مرحله ي سوم فرا رسيد و ميدان مديريت امام جواد(ع) تا امام عسکري(ع) به شدت با مشکل روبرو شد و منجر به غيبت امام عصر(عج) گشت، و اين خود يک نوع مديريت است تا در شرايط خود ظهور پيدا بکند.
حضرت امام رضا(ع) امامت را مقامي مي دانند که مربوط به افراد خاصي است با خصوصياتي که فرمودند و لذا در ادامه مي فرمايند: «إِنَّ الْإِمَامَ زِمَامُ الدِّينِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَ صَلَاحُ الدُّنْيَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِينَ» امام، زمام و عنان دين و عامل نظام مسلمين و صلاح دنيا و عزت مؤمنين است
استادطاهرزاده
برشی از کتاب امام وامامت درتکوین وتشریع
نظر از: اویس قرنی [بازدید کننده]
جایگاه امام رابااین متن خوب متوجه میشیم
پاسخ از: راحیل [عضو]
الحمدلله
لطفا کتاب را ازسایت لب المیزان دریافت ومطالعه کنید
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات