خداوند می خواهد یک راه به ما یاد بدهد. می گوید هر که می خواهد نزد من ویژه شود، من یک راه به او می گویم. هیچ کدام از بزرگان و عرفا، علما، اساتید امکان ندارد بحثی را در باب محبت و عرفان مطرح بکنند و به این دو خطی که الان می خواهم برایتان بخوانم استناد نکنند. یعنی دوتا قاعده درست کرده که معروف است به «حدیث قرب فرائض، یاحدیث قرب نوافل».
خدا می گوید هر کس می خواهد رفیق من شود، دو راه دارد، یکی این که کم وسع است و زورش ضعیف است؛ او باید بچسبد به واجبات. مطمئن باش اگر بچسبد به واجبات با من رفیق می شود. بعضی ها اشرافی ترند، امکان شان بیشتر است، می گوید از واجبات بیاید و وارد شود در مستحبات.
وقتی می گوییم واجبات آن طرفش هم باید رعایت شود، یعنی کسی که واجبات را انجام می دهد، از طرف دیگر، باید محرمات را ترک کند. از این طرف نوافل را دارد می گوید:« و ما تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبدٌ بِشَیءٍ أحَبَّ إلَیَّ مِمَّا افتَرَضتُ عَلَیهِ = هیچ بنده اى با چیزى محبوب تر در نزد من از آنچه بر او واجب ساخته ام، به من نزدیك نمى شود». پس واجب را کوچک نکنیم. خدا گفته اگر در واجبات سهل انگاری کنیم، ضربه می خوریم. مجموعه ای از واجبات خدا به ما داده که برای حرکت تو به سمت ابدیت و سعادت ابدی ات لازم است. نگو این لازم نیست؛ یا آن لازم نیست. ما نماز را می خوانیم، اما خمس را نمی دهیم. خمس را ندهی، یعنی هیچ چیزش را انجام نداده ای.
شخصی را می شناختم که بساز و بفروش قهاری بود. چندبار به او گفتم از همین الان که افتادی در ساخت و ساز، مالت را پاک نگه دار. سال خمسی داشته باش و خمست را حساب کن تا حق الناس در مالت نیفتد. اما او نشنیده گرفت. با وجودی که بساز بفروش ماهری بود و چقدر ملک و ساختمان و زمین و … داشت؛ اما خدا شاهد است که در عرض کمتر از 10 سال، تمام سرمایه اش را از دست داد و صدها میلیون بدهی بالا آورد. یک موقعی پیش من آمد و به من گفت: ترا خدا پولی به من بده که حتی پول پیش برای خانه ندارم و زن و بچه ام در خیابان مانده اند. باورم نمی شد که از آن همه ساختمان و خانه، حتی یکی هم برای خودش نمانده بود.
پس هر چه که واجب است عمل کن و نگو: نماز را قبول دارم، اما ماه رمضان روزه نمی گیرم. روزه را قبول دارم، ام نماز را نمی خوانم. اگر چیزی واجب است، واجب است. پس جر و بحث با خدا نکن. تو که عقلت به اندازه خدا نمی رسد. شعورت که به اندازه خدا نیست. خدا هم بیش از تو، تو را دوست دارد، بیشتر از خودت هم تو را می شناسد. اگر گفته واجب است، پس به نفعت بوده. امام رضا علیه السلام فرمود: واجب یعنی به مصلحت توا ست و حرام یعنی به ضرر تو است. واجب یعنی نفع و حرام یعنی ضرر.
استاد محمد شجاعی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات