قضيه ی ميثم تمار معروف است. حضرت تمام جريانات شهادت ميثم را به او خبر می دهند. حتی درخت خرمایی را كه قرار است ميثم به آن بسته شود، به او نشان می دهند و آن درختی بود در نزدیک خانه ی عمروبن حریث. ميثم می گويد: «ديدم درخت را بريدند و در گوشه ای انداختند…» او دائم می رفت جايی كه حضرت به او گفته بودند تو را آن جا دار می زنند، آن جا را آب می پاشيد و نماز می خواند و به درخت خطاب می كرد: «من برای تو آفريده شده ام و تو برای من روييده شده ای». و به عمروبن حریث می گفت: «إنّی مُجاورکَ فَاَحْسِنْ جواری» من همسایه ی تو خواهم بود، همسايگی مرا نيكو بدار. همه می دانستند اميرالمؤمنين(ع) گفته اند كه ميثم را چگونه دار می زنند. وقتی عبيداللّه بن زياد، ميثم را دستگير می كند برای اين كه ثابت كند حضرت علی(ع) دروغ گفته است او را به زندان می اندازد امّا پس از مدتی كار به آنجا می كشد كه خودش می گويد: «هيچ روشی بهتر از آن نيست كه مولايت گفته است!» می روند درختی را كه در گوشه ای افتاده بود برمی دارند - همان درخت كه علی(ع) در پيش گويی شان گفته بودند- درخت را به صورت قائم برپا می كنند و ميثم را به دار می زنند. ميثم در آن حال هم دست از سخن گفتن برنمی دارد. به عبيداللّه خبر می دهند كه اگر افشاگری های ميثم ادامه پيدا كند تو را رسوا می كند. دستور می دهد به دهان او دهنه بزنند و بالاخره همان طور كه حضرت پيش گويی كرده بودند او را به شهادت می رسانند.
عرض بنده آن است کسی که اين پيش بینی ها را کرده ما را متوجه حقایقی بالاتر نیز نموده است که شما در نهج البلاغه باید آن حقایق را پیدا کنید، همان طور كه ما در مقابل قرآن از شقّ القمرِ پيامبر(ص) حيرت نمی كنيم زیرا شقّ القمر نسبت به يك «لا إله إلاّ اللّه » که در فرهنگ محمدی(ص) گفته شود، هيچِ هيچِ هيچ است، رهنمودهای حضرت علی(ع) نسبت به پیش بینی های ایشان چیز مهمی نیست، گویا حضرت مأموراند با اظهار علم شان از آینده، ذهن ها را متوجه شخصیت ملکوتی شان بکنند و مردم را در هدایت های معنوی راهنمایی نمایند.
منبع:فرزندم اینچنین باید بود
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات