?به بهانه ی فرار از فتنه، در فتنه اید ‼️
186- «بِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ»
براي عمل خود بهانه آورديد كه از فتنه مي ترسيديم.
«اَلا: فِي الْفِتْنَةِ سَقَطوا وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ»
ولي به راستي كه در فتنه افتاديد و راستي كه جهنم بر كافران محيط است.
?مي فرمايد حواستان كجاست؟
خودتان به فتنه افتاديد.
خودتان عامل فتنه شده ايد، بعد مي گوييد كه از فتنه مي ترسيد.
با اين كه اسلام در ابتداي راه بود، آمديد خلافت را بدون دليل به دست گرفتيد و در اثبات غير طبيعي بودن كار شما همين بس كه پيامبر(ص) را هنوز به خاك نسپرده، به دنبال خلافت رفتيد.
« براء بن عازب» مي گويد: چند بار آمدم به حضرت علي(ع) گفتم يا علي! در سقيفه دارند خليفه تعيين مي كنند.
حضرت مي فرمودند: من فعلاً زير اين آسمان ، بر اساس حكم خدا، وظيفه ام دفن پيامبر(ص) است.
عباس عموي پيامبر(ص) مي گويد: يا علي! دستت را بده تا با تو بيعت بكنم.
حضرت مي فرمايند: نه، فعلاً وظيفه ام اين است كه پيامبر را غسل بدهم.
روحيه علي(ع) را ببينيد، به هيچ چيز جز وظيفه الهي فكر نمي كند و نتيجه اش اين شد كه علي(ع) براي ما مي ماند و زندگي ما را تا قيامت معني مي بخشد و جهت مي دهد.
اگر حضرت علي(ع) هم غسل و كفن پيامبر(ص) را رها كرده بودند و رفته بودند جزء سقيفه، كه ديگر او علي نبود با اين همه افتخار. علي(ع) به اعتبار اين كه صحيح ترين كار را زير آسمان كرده است، علي است. علي اي كه دنبال قدرت باشد كه ديگر علي بن ابيطالبي نيست كه امروز مي تواند من و شما را تغذيه كند. مثل خيلي ها كه نتوانستند بشريت را تغذيه كنند، او هم نمي توانست تاريخ را جهت دهي نمايد.
حضرت فاطمه(س) مي فرمايند شما گفتيد كه مي ترسيد با حاكميت علي(ع) فتنه بشود، مگر چه مي شد؟
هيچ چيز نمي شد.
مي گفتند چون اوس و خزرج رفتند در سقيفه و مي خواهند خليفه تعيين بكنند، عمر و ابابكر رفتند تا مانع شوند.
اولاً: همه انصار كه نرفته بودند، چهار تا آدم سياسي از انصار رفته بودند.
ثانياً: اگر شما وسوسه نشده بوديد و قريشيان دنبالتان نيامده بودند و دستپاچه نشده بوديد آن ها چيزي نبودند، بعد هم مردم به راحتي آن ها را كنار مي زدند.
⚠️اين ها بهانه است و خودتان مي خواستيد كار را در دست بگيريد، و لذا دنبال زمينه بوديد.
ورود به قضيه خلافت بعد از درگذشت پيامبر(ص) از مسيري غير از مسير اصلي خود، لرزشي را در جامعه پديد آورد كه آن لرزش براي اركان آن ساختمانِ نوبنياد، بسيار شديد بود. حضرت همين را متذكر مي شوند. مي فرمايند حالا وقت اين كار بود؟
187- «فَهَيهاتَ مِنْكُمْ!»
خيلي دور بود اين پيش افتادگي از شما. كار شما خيلي عجيب بود.
188- «وَ كَيْفَ بِكُمْ»
چطوري حاضر شديد اين كار را بكنيد؟
#بصیرت_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)
#استاد_طاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات