انسان در حرکت به سمت آخرت، تا وقتی که نفهمد انسان است، و تا وقتی که وجودِ روح و نفس و قلب و دل را باور نکند و درک نکند که بزرگترین دارایی او و بزرگترین چیزی که سعادت دنیا و آخرت او را میتواند تأمین کند، دلش است، به طور جدی به دل نمیپردازد. انسان وقتی فلسفه کاری را بفهمد و ملاک نیاز را بفهمد، دنبالش میرود و تنبلی نمیکند.تنبلیها، بیحوصلگیها، بریدنها، غفلتها و قطع ارتباط ها همه به خاطر این است که ما فلسفه کاری را نمیفهمیم.
برای همین بود که حضرت خضر(علیهالسلام) به موسی (علیهالسلام) فرمود: «وَ كَیْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً
و چگونه مى توانى بر چیزى كه به شناخت آن احاطه ندارى صبر كنى؟»
ما برای صبر داشتن، احتیاج به آگاهی داریم. وقتی که شما میخواهی دخترت حجابدار شود، پسرت نماز بخواند، همسرت آدم بااخلاق و متدینی باشد؛ به جای اینکه مدام به او دستور بدهی حجاب، نماز و فضائل را رعایت کن، باید اول فلسفه اش را به او بفهمانی. وقتی فهمید، خودش آنها را انجام میدهد. ولی ما فلسفه را نمیگوییم و یکسره داریم دستور میدهیم و طرف مقابل هم نمیگیرد و خوشش نمیآید. علت این که او به دنبال جنس مخالف، تفریح، سینما، گردش، ازدواج و … می رود، این است که اینها را درک و لمسش کرده و دنبالش میرود.
استادمحمد شجاعی/سایت منتظران منجی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات