تجلي مهرباني خدا در دعوت بندگان به شکر
لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ؛ انسان خدا را با اوصافش ميشناسد و با صفات او از او ياد ميکند، بهخصوص يادي که با آگاهي توأم باشد. براي مثال وقتي که انسان احتياج به آمرزش دارد ياد رحمت خدا ميافتد و… . وقتي ياد خدا ميافتد بهنوعي نعمتهاي خدا را به خاطر ميآورد.
اگر در هنگام ياد نعمتهاي خدا، فطرت انسان و انگيزههاي فطرياش بيدار باشد، بيدرنگ در مقام شکر خدا برميآيد. اقتضاي فطرت حقشناسي اين است که انسان در برابر نعمتهاي الهي به صورتي عکسالعمل نشان دهد و شکرگزاري کند. در احوالات ائمه اطهار صلواتالله عليهم اجمعين وارد شده است که در حالي که سوار بر اسب بودند، اگر ياد نعمتي ميافتادند يا نعمت خاصي به آنها داده ميشد به نشانه شکر سر بر يال اسب ميگذاشتند، و اگر در حال راه رفتن بودند گاه به خاک ميافتادند و سر بر زمين گذاشته، خدا را شکر ميکردند.
خداي متعال چون ميداند اين شکر چه قدر در تعالي و تکامل روح ما و تقرب ما به خدا مؤثر است، ميخواهد اين عامل فطري را تقويت کند. براي اين منظور از راههاي مختلفي انسان را تحريک به شکر ميکند؛ از جمله با بيان اين آيه شريفه که ميفرمايد: لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ. مفعول در «لَئِنْ شَكَرْتُمْ» محذوف است که «نعمتي» است، و در «لَأَزِيدَنَّكُمْ» تمييز محذوف است که از آن مفعول معلوم ميشود، و آن «نعمتاً» است؛ يعني اگر نعمت مرا شکر گزاريد، نعمتم را بر شما زياد ميکنم.» در برابر ميفرمايد: وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ؛ «کفرتم» يعني کفران نعمت کنيد. اما در اينجا نميفرمايد: لَئِنْ كَفَرْتُمْ لأعذبنّکم؛ «اگر کفران نعمت کنيد قطعا عذابتان ميکنم»؛ در اينجا با تعبيري کريمانه ميگويد: «اگر کفران نعمت کنيد بدانيد عذاب من سخت است.»
خداي متعال چون ميداند که ياد او چهقدر روح انسان را تعالي ميبخشد و زمينه دريافت رحمتهاي بيشتري را براي او فراهم ميکند، با اين تعبيرات سعي ميکند انسان را وادار کند که هميشه در دلش به ياد خدا باشد و شکر نعمتهاي او را به جا آورد تا نعمتهايش براي او افزايش يابد.
علامه مصباح یزدی/۱۳۹۴/۴/۵