یقظه، به معنای بیداری، درست نقطه مقابل غفلت است.
امیرالمؤمنین «علیهالسلام»: «فنادّ الغفله، بالیقظه؛ با یقظه به جنگ غفلت بروید.»
علمای اخلاق و سیر و سلوک، یقظه را اولین قدم در مسیر «خودسازی» میدانند. یقظه، درست در لحظهای اتفاق میافتد که قلب انسان از خواب بخشهای حیوانی بیدار شده و به باور جدیدی از خود نائل میگردد. او درمییابد که تنها یک زن و یا یک مرد نیست، بلکه حقیقت او فراتر از مراحل حسی، خیالی، وهمی و عقلی است. او در این لحظه انسانیت خویش را شناخته و با هدفِ خلقتش آشنا میگردد، در نتیجه با همان نگاهی به خود مینگرد که خداوند به او نگاه میکند. بنابراین میتوان گفت که یقظه به معنای باور آخرت (جاودانگی)، شناخت خود حقیقی، و آغاز یک زندگی با سبک جدید است بهطوری که در این زندگی امتداد نگاهِ انسان به جاودانگی منتهی میگردد.
اما متأسفانه، غالبِ انسانها، زمانی خودِ حقیقیشان را شناخته و درمییابند که تمام شئوناتی که برای آن در دنیا اصالت قائل بودهاند، اساساً بیارزش بوده است، که به برزخ متولد شده و فرصتی برای جبران ندارند.
«بیداری» بعد از تولد به برزخ، یعنی توهم و خواب در دنیای گذشته و شقاوت در ابدیتِ پیش رو. چنین مصیبتی تنها بدان علت رخ میدهد که انسان خود را یک مرد و یا یک زن تعریف نموده و حتی ارتباطاتش با الله و خانواده آسمانیاش با همین نگاه، صورت پذیرد. چنین کسی در تمام ارتباطاتش با الله نیز، تنها خواستههای دنیاییاش را مورد نظر قرار داده و در تمام زیارات خود، آنها را هدف قرار میدهد. و این در حالی است که قرآن تنها کسی را انسان میداند که 3 آرزوی (الله، اهل بیت و جهاد در راه خدا) در رأس تمام آرزوهای (امیال، محبوبها، شهوات، معشوقها و …) او قرار دارند، در غیر اینصورت او صاحب باطن انسانی نخواهد بود.
استاد محمد شجاعی/بحث غفلت
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات