عنايت داريد كه در آن شرايط قضيه بسيار پيچيده بود و يك فاطمه با آن بصيرت و شجاعت مي خواست تا روبه روي چنين جرياني بايستد و در حضور آن همه اصحاب پيامبر(ص) بگويد: نفاق وارد نظام جامعه ديني شده است و همة زندگيتان را هم اشغال كرده است.
? اينجا است كه مي خواهم عرض كنم قصة اين خطبه قصة هر روز ماست، براي بيدار شدن، براي حفظ اصول و ارزش هاي الهي و براي اين كه حياتمان بازيچة فرهنگ نفاق قرار نگيرد و براي اين كه دوست را دشمن، و دشمن را دوست نگيريم.
?خود حضرت در آخر خطبه مي فرمايند من اين سخنان را براي همه تاريخ گفتم، نه براي شما مردمي كه الآن روبه روي من هستيد و گرفتار فضاي نفاق شده ايد و چهره هاي نفاق را نمي شناسيد.
سؤال اين است اگر هم چهره نفاق را نمي شناختند چرا شاخصه هاي هدايتي را كه پيامبر اكرم(ص) تعيين نمودند، رها كردند؟
چرا فاطمه زهرا(س) كه خشم و خشنودي اش ملاك خشم و خشنودي خدا بود و چرا علي(ع) را كه محور حق بود رها كردند؟
?اهل سنت اين روايت را از قول پيامبراكرم(ص) نقل مي كنند كه حضرت مي فرمودند: «اَلْحَقُّ مَعَ عَليٍّ وَ عَليٌّ مَعَ الْحَقّ».
?اين مسئله كه علي(ع) حق است براي عايشه و ديگران بسيار روشن است.?
? پيامبر اكرم(ص) فرهنگي را در جامعه تثبيت نمودند كه اگر مردم به دنبال حق بودند، حق در آن جامعه گم نشود.
جامعة اسلامي با شاخصه هايي كه پيامبراكرم(ص) قبل از رحلت خود تعيين نموده، چرا باز راه هدايت را گم مي كند و منحرف مي شود.
در اين جا تحليل حضرت فاطمه(س) خيلي عجيب است، مي فرمايند:
اولاً: شما ضعف هايي داشتيد كه نفاق در فكر و زندگيتان نفوذ كرد.
ثانياً: شيطان هم به شما اميدوار شد، چون كبر داشتيد.
شيطان هميشه از طريق كبر حكومت مي كند.
خود شيطان استكبار كرد «اَبَي وَ اسْتَكْبَر» ابوطالب مكي در كتاب قُوت القلوب مي گويد: شيطان وقتي وارد شخصيت كسي مي شود، اول نقب مي زند، بعد مي گردد تا دستگيره اي پيدا كند و از طريق آن دستگيره انسان را به طرف خود بكشاند.
حالا اگر دستگيره اي پيدا نكرد برمي گردد.
يكي از بهترين دستگيره ها براي شيطان در شخصيت ما «كبر» است.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات