مقام معظم رهبري در 14 خرداد امسال[1390] در حرم حضرت امام خميني(ره) فرمودند:
«مکتب امام يک بسته ي کامل است، يک مجموعه است، اين ابعاد را بايد با هم ديد، با هم ملاحظه کرد. دو بُعد اصلي مکتب امام بزرگوار ما، بُعد معنويت و بُعد عقلانيت است».
ایشان در مثال هايي که براي تبيين عقلانيتِ مکتب حضرت امام زدند توجه به مردم سالاري و عدم انعطاف در مقابل دشمنِ مهاجم و عدم اعتماد به دشمن را مطرح کردند و متذکر شدند امام به مردم تفهيم کردند آن ها خودشان صاحب و مالک اين کشورند.
ملاحظه مي فرماييد که از نظر رهبر انقلاب، «عقلانيت» آن است که ما اطراف خود را درست بشناسيم و بدانيم در اطراف ما چه مي گذرد. در همين رابطه بنده عرض مي کنم عقلانيتِ ما در شناخت زمانه، آن است که از يک طرف مکتب حضرت امام را درست بشناسيم و از طرف ديگر بدانيم آنچه امروز تحت عنوان غرب مطرح است و مقابل مکتب حضرت امام ايستاده، چه شاخصه اي دارد. ما شاخصه ي اصلي مکتب حضرت امام را، رجوع به «وجود» تعريف کرديم.
شاخصه ي اصلي غرب رجوع به مجاز و عدم حساسيت نسبت به «وجود» و حق و حقيقت است، که تحت عنوان سوبژکتيويته مطرح است. امروزه لازم است اين واژه را بشناسيد چون عقلانيت اقتضا مي کند که بدانيم در اطراف ما چه تفکري در جريان است و عنايت داشته باشيد که اين واژه يک فرهنگ است و نه يک لغت، پس نمي توان واژه ي مناسبي در فارسي براي آن پيدا کرد که بار فرهنگي آن را نشان دهد.
ملاحظه کرديد که مقام معظم رهبري در تبيين عقلانيت نفرمودند عقلانيت يعني اين که اثبات کنيم خدا هست. ايشان طوري مثال زدند که معلوم شود عقلانيتِ يک مکتب اين است که بداند در چه شرايط تاريخي به سر مي برد و اطراف آن چه مي گذرد. عقلانيت شما امروز اين است که بتوانيد سوبژکتيويته را درست و عميق بشناسيد. وگرنه وجهي از عقلانيت خود را که زمان شناسي است از دست مي دهيد.
منبع:برشی از کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات