?عامل لرزش رأی عمومی ۲
?اگر حاكميت اميرالمؤمنين(ع) واقع شده بود و به تعبير حضرت سلمان، مردم را از اسرار پيامبر آگاه مي كرد، ديگر اين بحث ها نبود كه در كشورهاي اسلامي هم اگر مثل كشورهاي اروپايي حاكميت انسان بر انسان ها نباشد، مردم چكار كنند؟
آن كشورها راه ديگري ندارند.
كليسا كه اين قدر از كتاب مقدس فاصله دارد و آنچنان انجيل موجود گرفتار تحريف شده است كه نمي تواند ادعا كند توان حاكميت حكم خدا را دارد، مردم اروپا چون هيچ الگوي قابل قبولي نداشتند مجبور شدند به حاكميت ميل مردم تن دادند.
❌ما مسلمانان هم كه الگوي خودمان را از صدر اسلام خانه نشين كرديم - الگويي كه مي توانست به جاي حاكميت انساني بر انسان ها عامل حاكميت خدا بر انسان ها شود- به اين روز افتاده ايم كه مي بينيد.
✅اگر اميرالمؤمنين(ع) حاكم شده بودند، در حاكميت سياسي امروز، فرهنگ و گفتمان ديگري مطرح بود.
گفتمان سياسي امروز «حكومت مردم بر مردم» است. در حالي كه «مردم» واژة مبهمي است.
?ايرانيان به عنوان مردم مسلمان انقلاب كردند كه اهداف و برنامه هاي كشور شان، اهداف و برنامه هاي اسلامي باشد.
يعني يك مردم سالاريِ ديني مدّ نظرشان بود. به اين معني كه ارادة عمومي، برنامه هاي اسلامي را انتخاب كرد و راهنمايي هاي امامان معصوم را مورد توجه قرار دادند و با اين كار از بسياري از حيله ها خود را آزاد كردند.
در صدر اسلام مطرح كردند مردم ابابكر را انتخاب كردند و حتي بعدها كه عثمان خليفه بود به امام علي(ع) مي گفت: «اگر قريش تو را دوست نمي دارند گناه من چيست؟ تو كسان زيادي از آنان را به قتل رسانده اي كه چهره شان چون طلا مي درخشيد».
و خلاصه با واژة «مردم» هركس خود را نمايندة مردم مي داند و ملاك حق و باطل را خواست مردم معرفي مي كند، ولي وقتي بحث «مردم سالاري ديني» به ميان آيد، ملاك هاي حق و باطل را دين معين مي كند و مردم مسلمان آن ملاك ها را پذيرفته اند.
رؤساي قبايل، دوباره لجام خلايق را به چنگ آوردند، و به همين جهت است كه مي بينيد همين كه خليفة اول سرِكار آمد، تمام تلاشش را گذاشت براي اين كه جنجال هاي به پا شده را بخواباند. چون تا حالا در موضوع حاكميت جامعه، بحث قداست پيامبر(ص) بود كه به عنوان نمايندة خدا بر جامعه حاكم است، حالا خليفه مدعي است نماينده مردم است و مردم او را انتخاب كرده اند، لذا بقيه مي گويند پس چرا ما نماينده مردم نباشيم. ولي در ولايت آسماني اميرالمؤمنين(ع)، موضوع فرق مي كرد، باز بحث آسمانِ قدس به ميان بود نه صِرف آراء مردم!!!
…حضرت فاطمه(س) مي گويند: اين قرآن كه جلوي شما بود.
?همين قرآن به خوبي روشن مي كند، چه كسي را بايد به عنوان خليفة مسلمين انتخاب كرد.
?قرآن مي فرمايد:«اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ امَنُوا الَّذِينَ يُقيمُونَ الصَّلوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»
?مردم! قرآن كه خودش گفته وليّ شما فقط خدا و رسول او و كسي است كه در حين نماز و در حالي كه در ركوع است، زكات مي دهد.
اين كه معلوم است چه كسي است. شيعه و سني مي گويند: مصداق «وَيُؤْتُونَ الزَّكوة وَ هُمْ راكِعون»اميرالمؤمنين(ع) است.
پس اي مردم!
چرا راهنمايي قرآن را رها كرديد و كسي را كه خدا براي شما تعيين كرده بود، وليّ و سرپرست جامعة خود نگرفتيد؟
قرآن كه مي گويد: «اَطيعُوااللهَ وَ اَطيعُواالرَّسُولَ وَ اولِي الْاَمْرِ مِنْكُمْ»
در حالي كه اولي الامر حتماً بايد معصوم باشد چون خداوند نمي گويد از كسي كه معصوم نيست اطاعت كنيد.
از طرفي هيچ كدام از اين خلفاء سه گانه ادعا ندارند كه معصوم هستند، پس برويد معصوم را پيدا كنيد.
?حضرت فاطمه زهرا(س) مي فرمايند: «شما كافي است قرآن يادتان نرود، به قرآن رجوع كنيد مي بينيد كه گُم كرده تان چه كسي است».
?#بصیرت_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)
?#استاد_طاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات