علامه طباطبايي(ره) مي فرمايند:
«از آيه 17 سوره اعراف استفاده مي شود كه شيطان در عواطف نفساني انسان يعني در بيم و اميد او و در آمال و آرزوهاي وي و در شهوت و در غضب او تصرف مي كند».
?اين مطلب؛ تذكر خوبي است. يعني شيطان آرزوهاي غلط در انسان ايجاد مي كند. آرزوي اين كه مي خواهم فرزندانم دكتر شوند، اين يك آرزوي خيالي است، چون دكترشدن به خودي خود، نه كمال است و نه نقص. عين اين است كه بگوييد بچه هايم دختر باشند يا پسر، نه دختر بودن كمال است و نه پسر بودن نقص. ولي شيطان كمالات مجازي و من درآوري و آرزوهاي دروغين براي خودش و بقيه مي سازد. خودش در همين حد است و همين ها را هم القاء مي كند.
? ولي عقل حقيقي و ديني شما به كمك شما مي آيد و نمي گذارد اين آرزوهاي دروغي، انديشة شما را اشغال كند و لذا به خودتان جواب مي دهيد، به صالح بودن و متدين بودنِ فرزندان فكر كن نه به دختر و پسربودن آن ها. عقل ديني، انديشه و خيالات شما را سامان مي دهد زيرا فرمود: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللهِ اَتْقيكُمْ» بزرگي شما به تقواي شما است. براي جان شما و در ابديت شما اين مهم است، و به طرز بسيار زيبايي از حكومت اين آرزوهاي خيالي و وَهمي كاسته مي شود. پس ملاحظه كرديد كه شيطان چگونه از طريق عواطفِ ما وارد مي شود و در ما آروزهاي خيالي ايجاد مي كند و همة زندگي ما را از آن طريق اشغال مي نمايد.
?نفوذ در عواطف بدين شكل است كه گرايش هاي بيخود را كه ما از طريق دين از بين نبرده ايم، دامن مي زند. مثل اين كه بگوييم ما اصفهاني ها مي خواهيم از تهراني ها بالاتر باشيم، در حالي كه اصفهاني بودن چيزي نيست، قسمتي از زمين را به نام اصفهان يا تهران نام گذاشتند و ما هم روي آن زندگي مي كنيم. زمين چيز گسترده اي است، زمين كه براي ما اهميت نمي آورد. مثل دعواي بچه ها سر سفرة غذا است كه اگر يكي از آنها قاشقي را كه در بشقاب او بود برداشت، گريه مي كند كه قاشق مرا برداشت.
? اكثر ما اين طور گريه مي كنيم و اكثر گريه ها سر همين هيچي ها است. شيطان دقيقاً روي اين نوع عواطف دست مي گذارد. مثل تحريك اصفهانيتِ اصفهاني ها و تهرانيتِ تهراني ها. همين كه كار مقايسه هاي وَهمي را به ميان كشيد، هزاران دام در دل آن براي ما پهن مي كند، و چه بلاها كه سرِ ما مي آورد. پس شيطان اول در عواطف و آرزو تصرف مي كند و بعد كم كم در عمل هم وارد مي شود، يعني در اثر كار شيطان عمل فرد هم شيطاني مي شود.
?علامه(ره) مي فرمايند:
«شيطان نخست در عواطف نفساني انسان يعني در بيم و اميد او و در آمال و آرزوهاي وي و در شهوت و غضب او تصرف مي كند و آنگاه در اراده و افكاري كه از اين عواطف در مملكت وجود انسان برمي خيزد تصرف مي نمايد».
با نفوذ هر چه بيشتر شيطان در عواطف انسان ها، آرام آرام عمل انسان ها هم شيطاني مي شود. مثل اين كه من بگويم آرزوي من آن است كه فرزندم پزشك يا مهندس شود و دائم اين آرزو را مقصد خود بگيرم. حالا اگر دانشگاه دولتي قبول نشد، از آرزويم كوتاه نمي آيم، پول دانشگاه غيردولتي را هم كه ندارم، پس مي روم به دنبال رشوه يا پول ربوي. يعني آن آرزوي وَهمي، كار مرا تا رشوه گرفتن و آلوده شدن به ربا پيش برد. در نتيجه؛ با اين كار اراده ام شيطاني شد و شيطان هم، همين را مي خواست.
منبع: هدف حیات زمینی آدم
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات