✅ریشه بی روحی الفاظ و قالبهای معنوی
?گاهی ناخودآگاه خودمان و جوانانمان به خدایی اعتقاد داریم که هیوم تبلیغ کرده است - یعنی چون اعتقاد به خدا مفید است خدا را قبول داریم- نه ایمان به خدایی که حضرت محمّد صلی الله علیه و آله از آن
خبر میدهد و باید ما بنده او باشیم.
?عمق فاجعة چنین فکری را باید ببینید تا بتوانید تحلیل کنید چرا فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود. بعضاً خدایی را تبلیغ میکنیم که خدای مفید است، در حالی که ملاحظه فرمودید خدای مفید باطن ندارد، حالا در نظر بگیرید وقتی باطنی ترین و معنوی ترین معنویات از صحنه جان ما خارج شد، دیگر حقیقتی نمی ماند که روحها با اتصال به آن از تنگنای عالم ماده خارج شوند
? در این حالت است که الفاظ و قالبهای معنوی دیگر روح ندارند. ما در زمان رژیم شاه گرفتار این حالت بودیم، به ظاهر مؤمن و دیندار بودیم، الفاظ و قالبها دینی بود، اما همه چیز در حال سکولار شدن بود، حتی عبادات.
?وقتی آن فضا را با فضایی که امام خمینی«رحمة الله علیه» به وجود آوردند مقایسه میکنیم، میفهمیم چگونه دینمان بی باطن بود، با الفاظی بی روح که بیشتر شبه قدسی بود و ما را به عالم قدس متصل نمی کرد.
برشی از کتاب آنگاه که فعالیت فرهنگی پوچ میشود
#استادطاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات