در حديث قدسي داريم:
«الصَّوْمُ لي وَ اَنَا اُجْزي بِه»
مي فرمايد: روزه از آن من است و خودم هم جزايش هستم. چون در هيچ عبادتي به اين اندازه بنده شبيه خدا نمي شود. انسان از طريق روزه داري، ظهوري از غناي حق مي گردد، همچنان كه خداوند هيچ نيازي به غذا ندارد، روزه دار به نحوي در حدّ خودش شبيه چنين حالتي مي شود.
اگر حديث «اَنَا اَجزي بِه» باشد، يعني خودم جزايش را مي دهم، اين هم مژدة بزرگي است، يعني نتيجة روزه و جزاي روزه دار را به واسطه ها واگذار نمي كنم و به واقع اين هم مقام كمي نيست، چون در هر صورت در اين حالت هم كمالات بسيار متعالي را از خدا دريافت مي كنيد.
شما در روزه، كمي از گرايش به دنيا منصرف مي شويد و در نتيجه يك غناي مختصري نسبت به دنيا در شما پديدار مي شود و لذا به يك اعتبار صفتي از صفات عُلياي خداوند يعني صفت «غني» در قلب شما تجلّي مي كند و نيازتان به دنيا كم مي شود و با خدا مأنوس مي گرديد. يعني اگر روزه دار همت خود را بلند كند و در طلب حق باشد، نور حق در صفت غني در قلبش مي تابد و اين يك نحوه قرب به حق است.
پس اگر از روزه، نور حق خواستيد، همين را به شما مي دهند. خودتان را آماده كنيد و همت خود را بلند كنيد تا از روزه مقام بگيريد، اصلاً طوري شود كه مقامتان تغيير كند.
برشی از کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات