خداوند ميفرمايد:
«يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرحمن/29).
در اول آيه ميفرمايد که آن چه در زمين و آسمان است از خدا تقاضا ميکند و در ادامه ميفرمايد «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» او در هر روزگار و دوراني در شأني است و به نحوي خاص در آن دوران ظاهر ميشود. براي اين که تقاضاي انسانها در آن روزگار نسبت به تقاضاي آنها در روزگاري ديگر، متفاوت است. شما با چه طلبي در اين روزگار با حضرت حق رو به رو شدهايد که حاصل آن اشراق انقلاب اسلامي در قلب زعيم اين دوران شد؟ مثلاً شما اگر از او درخواست رزق کنيد، شأني از خداوند که با شما روبهرو ميشود، رزّاقيت است. اگر شما از او بخواهيد که آبروي شما را حفظ کند، خدا هم با نور آيهي «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا» (حج/38) به ميان ميآيد.
اما اينکه در هر دوره و زمانهاي جلوهاي خاص دارد، نشان ميدهد که در هر زماني رازي در ميان است و حضرت حق مطابق آن راز، جلوهاي مخصوص دارد که روح آن زمانه است و با رجوع به قرآن خداوند مطابق راز زمانهی ما متذکر ما میگردد که حقیقت را در زمانهی خود گم نکنیم.
هميشه «راز» اينگونه است که مثل روح، در واقعيات حاضر ميباشد. از يک طرف در قرآن داريد: حضرت حق «أَقرَبُ إلَيهِ مِن حَبلِ الوَرِيد»(ق/ 16)
و از طرف ديگر داريد: «سُبحَانَ اللهِ عَمَّا يصِفُون» (مؤمنون/ 91)
يعني خداوند خيلي بالاتر از اين وصفها است. شما در معارف توحيدي متوجه ميشويد که حضرت حق همه جا هست و هم نميتوانيد بگوييد که محدود به اينجا است. همهي حقايق به حقيقتالحقايق ختم ميشوند ولي اگر ما بخواهيم از آنها سخن بگوئيم به اشاره ميتوان سخن گفت، نه به استدلال، چون استدلال مطلب را در حدّ مفهوم محدود ميکند.
اگر ما توانستيم با زبانِ اشارهی قرآن آشنا شویم، راهِ ما جهت حضور در عالم ملکوت گشوده میشود ولي اگر هنوز بر عادت قبلي باشيد و به جاي آن که به کمک اشارههای قرآن متوجهی وجوه حقيقت در افق جان خود باشیم بپرسيد به چه دليل اين حرفها را ميزني؟
عملاً بحث را به بن بست ميکشانيد. ما عموماً طوري هستيم که وقتي قانع ميشويم که براي اثبات وجودِ هر موضوعي استدلال در ميان باشد، زيرا هنوز متوجه نيستيم چيزهاي بالاتري هم هست که با استدلال براي ما رخ نمينمايند، همانطور که در خواب؛ همينکه خواب ميبينيد ميخواهيد برويد به جايي که برايتان ناآشنا است، زود بيدار ميشويد و هيبت آن حضور اجازه نميدهد خواب را ادامه دهيد، اين جا هم چون با استدلال آشنا هستيم، همينکه ميخواهيم با اشارههای قرآنی وارد ساحتي شويم که با حقيقتِ موضوعي روبهرو شويم، زود برميگرديم و ميگوييم به چه دليل؟ نمي دانيم اين به چه دليل گفتن در اينجا براي ما ضرر دارد و حجابي ميشود تا رجوعِ مستقيم به حقيقت واقع نشود.
?#زبان_قرآن
?#استاد_طاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات