اگر كسي به سمت نور حركت كند و به نور برسد ديگر نسبت به نور شك نمي كند، انساني که با هستِ خود مرتبط شد، هرچه زمان مي گذرد حضور نور الهي در «قلبش» شديدتر مي شود، اما اگر بنشيند و فقط به نور فكر كند و آن را نبيند، بعد از مدتي مي گويد: «نكند اصلاً نوري وجود نداشته باشد!» خدايي كه با حضور قلب و اتصال به دست نيايد بعد از مدتي رنگ مي بازد! در اين حالت خدا نرفته است بلكه اين خود انسان است كه توجه قلبش را از او برگردانده است. كسي كه باران مي خواهد بايد دهانه ي كاسه اش را به طرف بالا بگيرد، حالا اگر كسي بيايد و دهانه ي كاسه اش را وارونه به طرف زمين بگيرد مسلم هيچ باراني به دست نخواهد آورد و مي گويد کو باران؟ در حالي که مي توانست با توجه قلب به سوي خداوند و تجلي نور الهي در زندگي اش نه تنها با آن نور اُنس داشته باشد، بلکه به کمک آن نور امورات خود را فوق اسباب ظاهري به انجام برساند
#آشتی_با_خدا
#استادطاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات