?چنانچه ملاحظه مي كنيد فاطمه زهرا(س) تحليل مي كنند كه چرا جامعه نمي تواند چهرة نفاق را بشناسد و اين عدم شناخت به گفتة ايشان، جامعه را به جايي مي برد كه نبايد برويد.
تعبيرشان اين است:
180- «فَوَسَمْتُم غَيْرَ اِبِلِكُم»
پس داغ و نشان زديد بر شتري غير شترتان.
181- «وَ اَوْرَدْتُموها غَيْرَ شِرْبِكُم»
و بر آبي كه سهم شما نبود وارد شديد.
?يعني شما حكومتي را به دست گرفتيدكه نبايد به دست مي گرفتيد.
و حقوق مردمي را كه حقشان بود امام معصوم بر آن ها حكومت كند را ضايع كرديد.
?اصلاً چطور مي شود كه من حق شما را براي خودم مي خواهم و حاضر نيستم در جاي خود باشم؟
اين يك مسئله اخلاقي و روحي است.
چطور شد كه خليفه اول حاضر شد جاي حضرت علي(ع) را بگيرد؟
مسئله را ريشه دار نگاه كنيد.
?حضرت مي فرمايند ريشه اش اين بود كه شما نتوانستيد آن گونه كه بايد و شايد خود را تصفيه كنيد.
اين خطر براي من و شما هم هست.
? گاهي آدم مي بيند اين جايگاه، جاي او نيست، حق او نيست، و اين كار از او برنمي آيد، اگر در اصلاح خود تلاش كرده باشد، به راحتي مي گويد من توانايي اين كار را ندارم. چنين فرهنگي فرهنگ ديني است.
❌حالا چطور مي شود كه از اين فرهنگ غفلت مي كنيم و ديگران را پس مي زنيم و جاي آن ها را اشغال مي كنيم؟
?قصة صدر اسلام قصه نمايش همه انسانيت و همه ضد انسانيت است. حضرت مي فرمايند شما يك شعار وحشتناك داريد و آن اين كه وقتي مي گوييم چرا اين جايگاه را گرفتيد؟
جواب مي دهيد ترسيديم فتنه ايجاد شود، خواستيم فتنه نشود، در حالي كه خودتان همان فتنه ايد.?
#مثال
((گاهي در سرراهتان شيئ گران قيمتي افتاده است، از نظر اسلام نبايد آن را برداريد، به خصوص اگر مي دانيد كه پيدا كردن صاحبش در حد شما نيست. چون بايد به مدت يك سال با شرايط خاصي به مردم اعلام كنيد، تا صاحبش بفهمد و بيايد آن را از شما بگيرد و اگر صاحبش پيدا نشد شرايط ديگري دارد كه در كتاب هاي فقهي مطرح شده است. وقتي شما آن شيء را برنداريد ديگري هم برندارد، بالاخره صاحبش متوجه گم شده اش مي شود و مي آيد در مسيري كه رفته است، جستجو مي كند و آن را پيدا مي كند. ولي آدم غافل در حالي كه نمي تواند شرايط لازم براي پيداكردن صاحب آن شيي را رعايت كند، مي گويد: اگر من بردارم مي روم خرج مسجد مي كنم ولي اگر ديگري برداشت ممكن است آن را خرج مشروب خوردن بكند، پس بهتر است من بردارم، در حالي كه اين يك حرف بدون دليل است. دين به ما گفته است دست به آن مال نزن تا صاحبش برگردد و آن را بردارد، اين حرف ها ديگر حرف هاي بي دليلي است، آن شيئ مال ما نيست كه به آن دست بزنيم، اين توجيه ها چيست كه براي برداشتن آن مي كنيم؟ بالاخره چيزي كه از آن ما نيست اگر برداريم هم براي خودمان زحمت درست كرده ايم و هم براي صاحبش.))
……
تعبير حضرت را نگاه كنيد، مي فرمايند
? به اين ها گفتيم چرا حكومت را به دست گرفتيد؟
بنابود اميرالمؤمنين(ع)، يعني آن عصمت كل، خط اسلام و حكومت الهي را ادامه دهند.
?در جواب مي گويند ترسيديم فتنه شود.
ترسيديم كس ديگري بيايد و امور را به دست بگيرد، لذا خودمان حكومت را بدست گرفتيم.
منطق آقايان را نگاه كنيد!
شما مي گوييد ما ترسيديم حاكميت به دست نااهل بيفتد و لذا حاكميت را صاحب شديد!
⚠️فاطمه زهرا(س) مي گويند اگر شما اين كار را نكرده بوديد اتفاقاً اين كارِ باطل در جامعه اسلامي تبديل به يك فرهنگ نمي شد، كه هركس به خود حق بدهد حاكم جامعة اسلامي شود و سنت حاكميت انسان هاي قدسي بر امور مردم زير پا گذارده شود.
?#بصیرت_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)
?#استاد_طاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات