اگر ما جايگاه تاريخي کربلا را بفهميم، جايگاه تاريخي انقلاب اسلامي را که پرتوي از کربلا است نیز مي فهميم.

به ظاهر حضرت سيدالشهداء(ع) را شهيد کردند ولي ملاحظه کرديد که همه قبول دارند در اين تقابل، تاريخ نظام اموي تمام شد.

به گفته ي شهيد مطهري: «از آن به بعد امويان جهت ادامه خود به بن بست رسيدند و دائماً بايد از خود دفاع مي کردند.» وقتي يک نظام از جهت فکري زير سؤال رود و در موضع دفاع قرار گيرد انحطاطش شروع مي شود و در همين رابطه مقام معظم رهبري«حفظه الله» در جمع اساتيد دانشگاه و علماء جهان اسلام فرمودند:
«امروز استكبار جهانی با ابزار پول و سلاح و علم دارد بر دنيا فرمانروائی مي كند؛ اما در خلأ فكر قرار دارد، در خلأ انديشه ی راهنما قرار دارد. امروز استكبار جهانی اين مشكل بزرگ را دارد؛ فكری ندارد كه به بشريت ارائه دهد؛ هيچ ايده ای ندارد برای ارائه كردن و راه نشان دادن به توده های مردم، به خواص مردم، به روشنفكران. اما شما داريد؛ شما اسلام را داريد. وقتی فكر داريم، وقتی نقشه ی راه داريم، مي توانيم هدف هامان را ترسيم كنيم، مي توانيم بايستيم »
مبناي اين که بعضي از بزرگان معتقدند فرايند سقوط غرب فرا رسيده بر همين مبنا است که غرب در حالي به تماميت خود رسيده و همه ي استعدادهاي آن فکر و فرهنگ را ظاهر کرده که در هيچ بُعدي جواب گوي نيازهاي منطقي بشريت نيست و در مقابل هزاران سؤالِ بي جواب قرار دارد. فهم درست موقعيت تاريخي فرهنگ مدرنيته باعث مي شود متوجه شويد در حال حاضر چه کاري مي توانيد انجام دهيد و موضع گيري تان به چه سمت و سوئي بايد باشد

?منبع:جایگاه تاریخی حادثه هاوهنراصحاب کربلا درفهم آن