❌در شرايط ترس، وقتي انسان بي محتوا شد ديگر اراده نمي كند تا هر طور كه خودش خواست زندگي كند.
❌انسان بي محتوا فقط به زيستن فكر مي كند و نه به چگونه زيستن،
❌و به صِرف ماندن مي انديشد، ماندن را زندگي مي پندارد.
❌و صِرف ضرورتِ زيستن، او را در برابر واقعيت، تسليم و خاضع مي كند
و معاويه چنين حالت رواني را كه جامعه را فرا گرفته مي شناسد.
معاويه؛ كسي نبود كه همه او را بپذيرند ولي كاري كرده بود كه اين نپذيرفتن، براي او مشكلي به وجود نياورد و همه تسليم او شوند، به اين معني كه باور كنند در برابر او نمي توان كاري كرد.
و لذا بسياري از صحابه و تابعان به امام حسين(ع) مي گفتند: كاري نمي توان كرد. و حسين(ع) آمد كه كاري بكند و شعار «كاري نمي توان كرد» را كه امنيّت فرهنگ معاويه در آن نهفته است، بشكند. و حالا همين فرهنگ بعد از مرگ معاويه هم ادامه داشت‼️
?وقتي تفكّر و علم و دين، مدار و محور زندگي انسان و جامعه نباشد، چنين انسان و جامعه اي خيلي زود با ترس به خضوع مي آيد و حتي براي فرار از حيطه وحشت، به تملّق مي افتد و چاپلوسي و محبّت به شخص ستمگر را پيشه مي كند.
?خودكامگان در اين شرايط بدون هيچ مقاومتي، ابتكار عمل را در دست دارند و به قيمت ترسي كه ايجاد كرده اند در امنيت زندگي مي كنند.
✅حسين(ع) در چنين شرايطي زندگي خود را بر اساس توكّل و علم و ايمان، انتخاب مي كند و جوّ زمانه، او را از خود باز نمي ستاند و به وضع موجود صحّه نمي گذارد‼️
منبع: کربلا مبارزه با پوچی ها
#استاد_طاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات