توحید پیامبران عاملی است که آنها به عنوان وسیعترین انسانها با همهی انسانها به نحوی احساس یگانگی میکنند و از این جهت و به جهت محبّتی که به خلق دارند، شایستهاند تا خداوند راه نجات بشریت را به قلب آنها وَحی نماید.
چون ما به همهی عالم احاطه نداریم حمد و تسبیح مخلوقات را نمیفهمیم، ولی آنهایی که در مقام حقالیقین هستند و به نور الهی در عالم سَرَیان دارند و با سیر «فیالخلق مع الحق» با همهی مخلوقات هستند متوجه آن تسبیحات هستند و این انسانهای کامل هستند که در هر مرتبه و حقیقتِ هر موجودی حاضرند، مثل سریان حق در عالم،به این نور خود تسبیح موجودات را درک میکند و میشنوند آن تسبیح را همانطور که علی(ع) شنید آنجایی که میفرمایند:
«كنتُ مع رسولِ الله بمكة، فَخَرَجْنا في بعضِ نواحيها، فمَا اسْتَقْبَلْه حجرٌ و لا شجرٌ إلا و هو يقول: السلام عليك يا رسول الله» با رسول خدا(ص) از مکه خارج شدیم به اطراف، با هیچ سنگ و درختی روبهرو نشدیم مگر آنکه میگفت: «السلام علیک یا رسول اللّه».
انسانهای کامل که در مقام حقالیقیناند چون در عالم سریان دارند طوری در عالم حاضرند که گویا بدن آنها است که تسبیح میکند، اینها که عبد تامّ خداونداند و خدا را در هر موطن و مقامی عبادت میکنند - عبادتی که جمیع عالم انجام میدهند- پس حمد میکنند خدا را به حمد عالم، و میشنوند هر آنچه شنیدنی است و تعقل میکنند هر آنچه تعقلکردنی است بدون هیچ ضعف و نقصانی.
در این مقام است که زمان و مکان برایشان در هم میپیچد، در این حال میتوانند در همهی عالم تصرف کنند مثل تصرف نفوس در بدنها. و همهی عالم به لسان آن انسان کامل خدا را تسبیح میکنند و عبادت همهی عالم عبادت اوست و او خود را در همهی این مواطن احساس مینماید.
استاد اصغرطاهرزاده/سایت لب المیزان
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات