علامه جعفری:
«ما در شادى ها و اندوه ها، خنده ها و گریه ها، با رشد فکرى مى توانیم یک مقدار خودمان را بالا بکشیم. یکى از شعراى بسیار خوش ذوق و با فضل عرب به نام اعثم کوفى، چند بیتى درباره امام حسین (علیه السلام) دارد، که فقط یک بیت آن مورد بحث ماست. خطابش به امام حسین (علیه السلام ) که : «اى پسر پیامبر، اى پسر على مرتضى، چشمم گریه مى کند (براى تو ناله مى کنم، براى تو مى گریم) اما نه براى پاداش و نه براى این که ثوابى به دست آورم. (با خودت کار دارم، روحم متوجه خود توست)
گریه فقط براى خود توست.»
این رشد روحى یک انسان را نشان مى دهد که خود حقیقت، او را در جاذبیت خود قرار بدهد، نه لذت و الم، نه پاداش، نه ترس از مجازات. این همان قله اعلى، یا از قله هاى بسیار با عظمت رشد انسانى است، که اگر کمى بالا برویم، مى فهمیم که معناى خداشناسى یعنى چه. الله اکبر مى گویم فقط براى خودت ! همان طور که على بن ابى طالب مى گفت : «من تو را عبادت مى کنم، نه به طمع بهشت، نه براى ترس از جهنم، بلکه تو را شایسته عبادت مى بینم و مى پرستم.»
آیا حسین نمى تواند انسان ها را به جاذبه ربوبى بکشد، چون انسان ها را به خودش جلب کرده است ؟ شما در سالیان عمرتان، عاشوراها دیده اید. این که سخنوران، معلمان، مربیان بگویند اشک بر حسین این قدر ثواب دارد، درست است و روایت بسیار داریم که گریه بر حسین خیلى ثواب دارد. اما من از شما مى پرسم: در این سالیان عمر، در چند عاشورا وقتى که منقلب و متوجه شده بودید، به کجا متوجه شده بودید؟ به بهشت یا به خود حسین؟ اگر گفتید به خود حسین ، روح شما واقعا در حال ارتباط با حسین به درجه اعلاى اوج خودش رسیده بود. به جهت این که ارتباط شما با یک انسان تکامل یافته بود.
حسین، ولى اعظم خدا بود، بدون این که شما توقع و انتظارى داشته باشید که مثلا به شما دنیایى چنان بدهند. البته بعدا دعا مى کردید. دعا براى کارهاى دنیوى هم خوب و درست است، دعا براى کارهاى اخروى هم صحیح است، اما نمى شود براى خانه گریه کرد. گریه، آن هم از اعماق روح، مستند به عمیق ترین احساس. چنین گریه اى براى داشتن قالیچه بر نمى آید. این نمى شود که کسى بگوید: من گریه کردم براى حسین (علیه السلام)، خدایا پاداش آن را به من قالیچه بده! گریه هاى سوزانى که از اعماق دل آدمیان براى حسین بر آمده است، مقدس تر از همه این ها بوده است. اگر چه در موقع دعا خوب دعا مى کردیم، یا مریض هایمان را دعا مى کردیم . درست مثل این که وقتى گفتید السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، نماز که تمام شد، براى کارهاى دنیایى و براى برطرف شدن مشکلات دعا مى کنید اما اهدنا الصراط المستقیم، صفر بانکى نیست که یک صفر به ثروت بانکى شما اضافه شود. متن آن غیر از این است.
از این درس حسین واقعا مى توانید به بالاترین قله ایاک نعبد بروید، یعنى طعم آن را آدم مى تواند بچشد. حسین ! فقط براى تو گریه مى کنم . تبکیک عینى لا لاجل مثوبه . یقین دارم که شما در طول عمرتان که در آن سالیان متمادى، عاشوراها آمده و رفته است، فقط براى خود حسین گریه کرده اید.
اصلا هر زمانى که حسین براى شما مطرح شده است، گریه کردید. حالا روز قیامت چه جزایى مى دهند؟ البته پاداش و عوض خواهند داد، ولى شما این پاداش را در نظر نداشتید. اگر کمى بالا بیایید، مى شود توحید حقیقى. بندگان خدا، این قدر راه به سوى خدا دور نیست، خیلى نزدیک است. اگر هیچ گونه استعدادش را نداشتید، در آن صورت حق با شما بود. مى گفتید ما باید سال هاى سال بنشینیم ، فلسفه و عرفان و ادبیات بخوانیم تا با فرهنگ توحید آشنا بشویم . سپس بفهمیم که ایاک نعبد، یعنى «خدایا فقط تو را مى پرستیم، فقط با تو روبه رو هستیم »
این درس حسین (علیه السلام) است. حسین (علیه السلام) این را به ما تعلیم داد. بلى، مى توان گفت؛ ایاک نعبد. مثل این که مى گوییم ایاک ابکى. اى حسین، فقط براى خود تو گریه مى کنم.»
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات