به قول امام خمینی (سلام الله علیه) انسان بدون تلقین به جایی نمی رسد. اگر چندین سال هم بیاییم سر کلاس بنشینیم و شروع به عمل نکنیم، فایده ندارد. باید تصمیم بگیریم که بشویم. اگر بیاییم و عمل نکنیم، زده می شویم. شروع به عمل کنیم و تصمیم بگیریم که بشویم، آن وقت کلاس، بیشتر به ما مزه می دهد و کلام اهل بیت (علیهم السلام) به ما، نورانیت و قدرت و بهجت و آرامش و شادی می دهد و احساس خوشبختی می کنیم.
مرحوم «ملا محسن فیض کاشانی»، صاحب «محجّه البیضاء»، یکی از مهم ترین کتاب های شیعه در اخلاق و معرفت نفس است. ایشان در این کتاب گفته: «بکوش تا رفیق بتوانی شوی». یعنی خودت را رها نکن و در خودت نباش. این کار و زحمت می خواهد. می توانیم از سفره و تعارف کردن بهترین جای غذا به دیگران و کم خوردن شروع کنیم.
کوشش کنیم که رفاقت را برقرار کنیم. باید تلاش و تلقین کرد و تصمیم بگیریم که عمل کنیم. مثلاً بگوییم: «از امشب که خانه رفتم، کار بدی که شوهرم کرد را تلافی نمی کنم. کار بدی که زنم کرد را تلافی نمی کنم و از آن رد می شوم.» این قدر این مسئله مهم است که حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «إنّ العاقِلَ نِصفُهُ احتِمالٌ و نِصفُهُ تَغافُلٌ = نصف خردمند، تحمل و بردبارى است و نصف دیگرش نادیده گیرى است.»
یعنی دیدم و شنیدم، ولی خودم را زدم به این که ندیدم و نفهمیدم. می خواهم بهشت در خانه ام حاکم شود. اگر قرار باشد به هر چیزی گیر بدهم و اصرار و پافشاری کنم و غر بزنم و عیب و ایراد بگیرم، نمی شود. چون اولین کسی که می سوزد خودم هستم و بقیه را هم می سوزانم.
استاد محمد شجاعی/شرح زیارت عاشورا
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات