انسان بیشتر ادله توفیق را خیلی دوست دارد. یعنی دوست دارد که بتواند علوم مختلف را خوب یاد بگیرد و محدودیت و محرومیتی برای او در یادگیری، فهم و طی مراحل درجات علمی به وجود نیاید. مثلاً میخواهد کنکور قبول بشود. اگر حوزه علمیه میرود، بتواند خوب درس بخواند و عالم و دکتر خوبی باشد. مهندس خوبی باشد. این توفیق ها را دوست دارد. در مرتبه فوق عقلانی که بخش انسانی است، انسان در این بخش هم آرزوی توفیق دارد، یعنی میخواهد با غیب ارتباط بگیرد، با خانواده آسمانی اش، با فرشتههای الهی، با شهدا، با صدیقین، با صالحین و از همه مهمتر بتواند با غیب رفت و آمد برقرار کند.
معشوق و اله اصلی ما خداوند تبارک و تعالی است. انسان به اندازهای انسان است که در پیوندش با زوج و اله اش موفق باشد. هر چقدر انسان قرب، عشق، انس و محبتش نسبت به خداوند تبارک و تعالی بیشتر باشد، انسانتر است. یعنی باطن او انسانیتر است. هر چند اگر توفیقات چهارگانه پایین را پیدا کند، ولی توفیق در ارتباط با غیب، با خداوند، با خانواده آسمانی اش پیدا نکند، توفیقات دیگرش، هم شکست است و به ضررش تمام میشود. این خیلی مهم است.
پس ما در هر جهتی که هستیم توفیق، خیر و برکت و رشد را میخواهیم. دنبال این هستیم که بنبست نداشته باشیم، گره نداشته باشیم، کارها روی روال باشد، سرعت داشته باشد، قدرت داشته باشد، خیر و برکت داشته باشد، فرقی هم نمیکند. هر کاری که باشد. مثلاً یک کسی هنرمند است، میخواهد کارگاه هنری اش روی روال و خیر و برکت باشد. یا کار اقتصادی میکند، دوست دارد که خیر و برکت داشته باشد. کار سیاسی میکند، همینطور است. کار فرهنگی میکند، همینطور است.
ما به دنبال این هستیم که چه کار کنیم در زندگی مان موفق باشیم و نیز زندگی به نفع ما و بر وفق مرادمان باشد؟ به گونه ای نباشد که وقتی به گذشته برمیگردیم، حسرت زیادی بخوریم و خرابکاری و اشتباه زیادی داشته باشیم. این یک طرف ماجراست.
طرف دیگر ماجرا این است که انسان بعد از مرگ به عالم دیگر که عالمی بینهایت زیباتر، کاملتر، بزرگتر، جذابتر و پیشرفتهتر از اینجاست، منتقل می شود. باید سالم برود و آمادگی لذت بردن و زندگی کردن در آن شرائط را داشته باشد. امکانات کافی برای بهرهبرداری از آن فضای بی نهایت را با خودش برده باشد. بنابراین، ما باید در اینجا هم کاری کنیم که حسرت و غصه نداشته باشیم. چون غصه هم دنیا را خراب میکند و هم آخرت انسان را.
خلقت خدا یک خلقت ریاضی است و ساختار همه موجودات اعم از اتم، الکترون، نوترون، مولکول و… ریاضی است و خدا اصرار دارد که ما این را بفهمیم که همه چیز ریاضی است، یعنی حساب و کتاب دارد: «كُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدار= خدا برای همه چیز قدر و اندازه قرار داده است».
در تمام شاخههای اقتصادی، جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی فرمول و قاعده داریم. مثلاً یک کسی میخواهد موفقیت اقتصادی داشته باشد، باید فرمولهایش را یاد بگیرد. چون خداوند میگوید من برای هر چیزی خیر و برکت قرار داده ام. برکت را خداوند نازل میکند. او دائمالفضل است. یکسره به بندگانش هدایا و عطایایش نازل میشود. اما چه کسی چقدر گیرش میآید؟ آیا میشود کاری کرد که خیر و برکت داشته باشد؟ آیا میشود کاری کرد که دریافتمان بیشتر شود؟
استاد محمد شجاعی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات