هيچ كس نمی تواند به يك ساختمان پوسیده اطمينان كند و در آن آرامش داشته باشد، دنيا همان ساختمان پوسيده ای است كه هيچ چيزِ آن را نمی توان تا ابد داشت؛ نه بدن دنیایی ما پایدار می ماند و نه خانه و عنوان های دنيايی ما پایدار است، از این رو قلب نمی تواند با داشتن آن ها محكم باشد.
قلب با يقين به حقیقتِ حضرت حق استحكام می يابد چون به چیزی تکیه کرده که عین پایداری و کمال است.
يقين يعنی توجه قلب و تکیه بر حقایق پایدار عالم غيب و اتحاد با آن ها.
انسان يک موجود ملکوتي است، اگر خودش را آنچنان که هست بشناسد، با عالم ملکوت آشنا شده و عالم ملکوت را شناخته است و وقتی انسان خود را بشناسد عملاً به عالم ملکوت پی برده است، و اگر هنوز ما به ملکوت عالم پي نبرده ایم به دليل اين است که خود را آنچنان که بايد نشناخته ایم
#شرح_نامه_ی_سی_و_یک_نهج_البلاغه
#استادطاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات