«مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَكَرا فَحَنّا»
«حنين» يعني آهي براي رسيدن
مادري كه بچه را از او جدا كنند حنين مي زند، يعني تمام طلبش اتصال به فرزندش است. در اين فراز از دعا مي گويي:
تو آن آرزوي قلبي و تمنّاي هر زن و مرد مؤمني هستي كه با ياد تو حنين و ناله مي كنند و هرگز فراموشت نمي نمايند.
اگر كسي سنت خدا را تاريخ را درست بفهمد، و بداند خداوند همواره براي او شخصي را به عنوان هدايت به سوي سعادت قرار داده، هرگز امام مهدي (عج) برايش از ياد رفتني نيست، چون آينده اي كه ادامة حال باشد، آينده نيست، بلكه حال است.
شما اگر الآن به ياد امام، در نهايت تاريخ زندگي كنيد همين الآن در آينده هستيد. چرا كه «انتظار»؛ يك مقام و يك بقاء است، نه يك خيال در آينده. انسان منتظر؛ همين حالا در صحنه بلوغ تاريخ زنده است و زندگي مي كند، براي همين هم با امامش محشور مي شود.
مي گويي: «بِنَفْسي اَنْتَ مِنْ عَقِيدِ عِزٍّ لايُسامي» جانم فدايت تو آن سررشته عزتي كه هيچ كس همسان تو نيست تا بتوان بدون تو با او به سر برد. من با ارتباط با تو در جنبة نوراني همه تاريخ - چه در گذشته و چه در آينده- و با همه انبيا و اوليا بسر مي برم و منتظر تو بودن يعني وفاداري به همه انبيا و اوليا. و هيچ نوعي از زندگي را با اين نوع از زندگي عوض نخواهم كرد.
«بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ أَثِيلِ مَجْدٍ لا يُجَارَي بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضَاهَي بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَصِيفِ شَرَفٍ لا يُسَاوَي».
جانم به فدايت، تو ركن اصيلِ مجد و شرافت هستيد كه هيچ كس همانند شما نخواهد گرديد، به جانم قسم كه تو از آن نعمت هاي خاص خدايي كه مثل و مانند نخواهد داشت
به جانم قسم كه تو از آن خاندان عدالت و شرفي كه احدي برابري با شما نتواند كرد
«اِلي مَتي اَحارُ فيكَ يا مَوْلايَ» تا كي حيران تو باشم اي مولاي من؟ آخر تا كي؟ يعني ما با گفتن اين فراز داريم خبر از عطشي مي دهيم كه فوق طاقت انسان است.
«نه از تو روي گردانيم، و نه به كمتر از تو قانعيم، و نه غيبت تو براي ما قابل تحمل است، و نه آن غيبت مي تواند عامل غفلت از تو شود.»
فلسفه حضورتاریخی حضرت حجت/استاد طاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات