❌نامحرم را شیفتۀ خودتان نکنید❌
?آیت الله حائری شیرازی?
?نامحرم را شیفتۀ خودتان نکنید?
اگر مرد کاری کند که زن نامحرم شیفته ی او شود کار درستی است؟! واقعاً کار درستی است؟ خب برای چه؟ شیفته ات بشود که چه بشود؟ دلبسته به تو شود که چه کار کنی؟ فتنه است. بسیاری افراد، این مسائل را جدی نمی گیرند و یکدفعه زن شوهرداری عاشقشان می شود. بعد زن به او می گوید اگر تو با من رابطه برقرار نکنی خودکشی می کنم! خوب چرا اینطور می کنی که بعد به اینجا برسی؟
یک کسی آمد به پدرم گفت که اگر شما مرا نگیری من خودکشی می کنم. مادرمان در حیات بود! [خنده حضار] بابام گفت برو خودکشی کن! گاهی این جور چیزها اتفاق می افتد. از اول بابش را باز نکنیم. همان طور که می گویند در چشم باید خودداری کنی، در #زبان هم باید خودداری کنی. ببینید، «العاقل یکفیه الاشاره» وقتی می گوید «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم» یعنی «یغضوا من السنتهم»، «یغضوا من اسماعهم». غریزه ی جنسی از راه #چشم می آید، از راه #گوش می آید، از راه دهان می آید، از راه #بویایی هم می آید. از این جهت است که می گویند [در هنگام ارتباط با نامحرم] #عطر نزن.
مدیریت سخن
امام حسین علیه السلام:
الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ لابنِ عبّاسٍ ـ : لا تَتَكَلَّمَنَّ فيما لا يَعنيكَ فإنّي أخافُ علَيكَ الوِزرَ، و لا تَتكَلَّمَنَّ فيما يَعنيكَ حتّى تَرى لِلكلامِ مَوضِعا
هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و نيز هرگز سخن سودمند مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد
ميزان الحكمه جلد10 صفحه190
چقدر حضرت آقا شبیه زهرایی!
چه سایه سار پر از لطف و رحمتی داری
به جمع سایه نشینان عنایتی داری
غبار تربت تو با دم مسیح یکی ست
عجب دوای عجیبی چه تربتی داری
در آن جمال علی وار و نور زهرایی
عجب شکوه و جلالی چه هیبتی داری
به عشق تو همه عالم شده حسینیه
چقدر مجلس روضه، چه هیئتی داری
بدون این که عتابم کنی، عطا کردی
چقدر خوب و کریمی چه عادتی داری
چقدر بنده نوازی چقدر آقایی!
چقدر حضرت آقا شبیه زهرایی!
کبوتر دل من پر زده به سوی حرم
مگر که اوج بگیرد دوباره روی حرم
خدا کند که بیایم دوباره پا بوست
خدا کند که نمیرم در آرزوی حرم
اگر چه خیر ندیدی تمام عمر ز. من
وجود من زده لطمه به آبروی حرم
… تو را دوباره قسم میدهم به عباست
تصدّقی سر حضرت عموی حرم
بده اجازه شبی باز زائرت باشم
و روی خاک بیافتم به روبروی حرم
منی که خاک توام دلبر ثریّایی
تویی در اوج، که آقا شبیه زهرایی
محمد ناصری
كمك به اندازه معرفت فقير
#داستان
روزى امام حسين عليه السلام در گوشه اى از مسجد پيامبر صلى اللّه عليه و آله نشسته بود. مردى عرب نزد او آمد و گفت : يابن رسول اللّه من بايد يك ديه كامل بپردازم و توان اداى آن را ندارم . نزد خودم مى روم و از كريمترين مردم درخواست مى كنم و كسى را كريمترين مردم درخواست مى كنم و كسى را كمتر از اهلبيت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله نمى شناسم .
امام حسين عليه السلام فرمود: اى برادر عرب من سه سوال مى كنم اگر يكى از آنها راجواب دادى يك سوم بدهى تو را مى پردازم و اگر دو مساله را پاسخ دادى دوثلث آن را ادا مى كنم و اگر هر سه سوال را جواب دادى تمام بدهى تو را مى پردازم .
مردعرب گفت : يابن رسول اللّه آيا شما از من (كه عربى جاهل و بى سواد هستم ) سوال مى كند؟ شما كه اهل علم و شرف و بزرگى هستيد؟
امام حسين عليه السلام فرمود: بله شنيدم كه جدم رسول اللّه خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: (المعروف بقدر المعروفة ) (به اندازه معرفت احسان شود.)
مرد عرب گفت : هر چه مى خواهيد سوال كنيد اگر دانستم جواب مى دهى و اگر ندانستم از شما مى آموزم . (و لاقوة الاباللّه )
امام عليه السلام پرسيد: (اى الاعمال افضل ) (كدام اعمال بهترند؟)
جواب دادن (الايمان باللّه ) (ايمان به خدا)
حضرت پرسيد: (فما النتجاة من المهلكة ) (راه نجات از مهلكه كدام است ؟)
پسخ داد: (الثقة باللّه ) (اعتماد و توكل بر خداوند.)
امام عليه السلام سوال كرد: (فمايزين الرجل ) (چه چيزى به مرد زينت مى بخشد؟)
مرد عرب جواب داد: (علم معه حلم ) (توكل توام با بردبارى )
حضزت فرمود: اگر علم وحلم نداشت چه چيزى او را زينت مى دهد؟مرد عرب : (فقر معه مروة ) (مال همراه بامروت )
امام عليه السلام : اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه ؟
مرد عرب : ( صاعقة تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلك )( صاعقه اى از آسمان پائين آيد واو را آتش زند كه مستحق چنين عذابى است )
امام عليه السلام خنديد و كيسه اى را كه در آن هزار دينار زر سرخ بود به او داد و انگشترى را كه دويست درهم ارزش داشت به او بخشيد و فرمود: طلاها را به طلبكارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگى نما.
مرد عرب آنها را برداشت و گفت :( اللّه اعلم حيث يجعل رسالته ) يعنى : يعنى خداوند بهتر مى داند که رسالتش را رد مجا قرار دهد.