?سوال:چرا یک چیزی که مطابق اقتضای طبیعت است، طبیعت بعد از اینکه به او میرسد پس از مدتی حالت انزجار پیدا میکند؛
?سرّش آن فطرت عجیب انسان است.
?انسان در عمق فطرت خودش لایتناهی را میخواهد، خدا را میخواهد و با هر چیزی که انسان ابتدا عشق میورزد خیال میکند آن معشوق حقیقی خودش را پیدا کرده است ولی مدتی که با او سرگرم میشود و یک تجربه واقعی روحی روی او انجام میدهد، خود روح به او میگوید: این او نیست. «این او نیست» همان است که ما بیزاری، خستگی، کسالتآوری مینامیم.
?وقتی ما میبینیم چیزی که این همه آرزویش را داریم به آن میرسیم بعد تدریجاً خستگی و کسالت پیدا میکنیم و بعد یک وقت میبینیم به تنفر کشید، این در اثر تجربهای است که فطرت ما روی آن شئ انجام میدهد، بعد از مدتی او به زبان بیزبانی به ما میگوید: بلند شویم برویم، این او نیست؛ باید برویم جای دیگر تا خودش را پیدا کنیم.
منبع:کتاب آشنایی باقرآن شهید مطهری
آخرین نظرات