گاهی بر سر خوردن یک ظرف آب دعواست. اما در جایی که دریایی از آب وجود دارد، هر کس هرچقدرهم که بخورد، دیگر مشکلی پیش نمی آید. ما بر سر نامحدود با هم دعوا نداریم؛ برای همین طلاق هایی که به خاطر ارزش های انسانی و حقیقی باشد، خیلی کم است .یعنی غالب طلاق ها به خاطر دنیاست. چون زن و مرد، هیچ کدام با زوج حقیقی خود، به آرامش نرسیده اند، به مشکل بر می خورند.
علت این که شخص حسود، حسرت هایش زیاد است و این بیماری خوب نمی شود، این است که با بینهایت خودش ازدواج نکرده است. آن وقت می خواهد از طریق زوج های محدود پایین، بینهایت طلبیش را ارضاء کند. بعد از آن که می بیند بینهایت طلبی با زوج های پایین نمی خواند، افسردگی می گیرد. مثل این است که به شخص تشنه، به جای نوشیدنی انواع غذاها داده شود. تشنگی اش ارضاء نمی شود. چون زوج مناسب معده اش به او داده نشده است. اما اگر یک لیوان آب به او بدهند، آن وقت همه ی آن غذاها برایش لذت بخش می شود. علت این که انسان از همه کس و همه چیز خسته و دلزده می شود، این است که معشوق اصلی را به خودش نداده است. در نتیجه رابطه اش با هیچ چیز خوب نیست.
امیرالمؤمنین در این باره می فرمایند : “ مَن أَصلَحَ فیما بَینَهُ وَبَینَ اللهِ أَصلَحَ اللهُ فیما بَینهُ و بَینَ النّاس= هر کس رابطه ی بین خودش را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه ی او را با مردم اصلاح خواهد نمود. پس به راحتی می تواند دیگران را با هر عیب و نقصی بپذیرد و دوست داشته باشد و از همه چیز لذت ببرد. گاهی انسان از یک نان و دوغ، همان لذتی را می برد که بعضی ها از بهترین غذاها می برند.
تجملات ما را از بودن با معشوقمان غافل می کند، این «سادگی و ساده زیستی است که فراغت با محبوب بودن را به ما می دهد. حضرت سلیمان فرمودند: من هر دو زندگی (زندگی اشرافی و ساده زیستی) را امتحان کردم، اما شیرینی را در سادگی دیدم.
ادامه در پست بعدی….
آخرین نظرات