زمانی می توان روح انتظار را در وجودمان بپرورانیم که مانند یکی از عزیزانمان دلتنگ امام زمان باشیم، غم نبودنش برایمان سنگین بوده و دغدغه ی آمدنش دلمان را به هیجان آورد، هر روز بارها و بارها با خودمان فکر کنیم که آیا راه جدیدی برای یاریش وجود دارد؟ بدون پیوند دونفره و کاملاً شخصی با او، هرگز نمیتوان به حقیقت کلمه انتظار دست یافت. به چند مثال زیر دقت کنید:
- بسیاری از اوقات موفقیت های مالی، علمی، اجتماعی و…،و یا بالعکس مشکلات مالی، خانوادگی و… به قدری ما را به خود مشغول می نمایدكه ماهها می گذرد و فرصتی برایمان باقی نمی ماند تا حتی قدمی برای امام زمانمان برداریم.
- گاهی هم خدمت به ایشان، برایمان بهانه ای میشود تا برخی از شهوتهای مقدس را که ممکن است در ما وجود داشته باشد، ارضاء کنیم. به عنوان نمونه می توان رسیدن به مرجعیت، شهرت یافتن در اسلام شناسی، رسیدن به پست و مقامهایی که ظواهر مقدس دارند و… را نام برد.
- برای رسیدن به روح انتظار باید اهل جهاد بود. مگر در زیارت عاشورا، خطاب به معصومین عرض نمی کنیم:” انی سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم…” آیا واقعاً صادقانه گفته ایم؟ آیا ما حقیقتاً اهل جنگ با دشمنان معصومین هستیم؟
هر صبح جمعه دعای ندبه را با اشك خواندن،بدون آنکه نقشه ای برای رفع موانع ظهور کشیده شود، کمکی به مهدی آل پیامبر نخواهد کرد. باید آستین ها را بالا زد…
- برای دمیده شدن روح انتظار در کالبد زندگی مان، باید درتمام انتخابها، ارتباطات و افكارمان،موشکافانه مراقب آن باشیم که رضایت امام زمان شرط اصلی آنها باشد. نکند که با هر کدام از این موارد از مسیر نهایی و اصلی مان دور شویم.
- یادمان باشد؛ اگر در مسیر خدمت به امام زمان، صدمه ای دیده و یا با مشکلی روبرو شدیم، هرگز هدفمان را رها نكرده و در قبال قدمی که برداشته ایم، از حضرت متوقع نشویم.توقع یعنی دور شدن از انتظاری صادقانه.
استاد محمد شجاعی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات