عصر دلگیر روز تابستانی
گاهی عصر یک روز تابستانی می تونه برای یه دختر دم بخت که چای پذیرایی از خواستگار رو می ریزه خاطره بشه…
گاهی برای پدری که درراهرو بیمارستان صدای اولین فرزندش رو می شنوه شیرین ترین لحظه باشه..
گاهی برای دودوست صمیمی بهترین فرصت برای خوردن یه بستنی رفاقتی باشه…
گاهی برای کودکی بهترین بهانه برای پیداکردن یه رفیق در گل کوچک محله باشه…
گاهی خیاطی در حیاط وزیر درخت وکنار حوض خونه انتخاب یه بانو باشه…
گاهی یه زیارت دلچسب وبامعرفت امام رضا……که بشینی وهق هق گریه کنی….بشینی وهیچ کس مزاحمت نشه…خودت باشی وخودش…توبگی واو گوش کنه…او بگه وتوآروم بشی…آخ که چه عصر روزهای تابستانی حال وهوای عاشقی داره…اگه نگاهت سمت پنجره فولادش باشه…
امام رضا..صدام کن..نگام کن..جان جوادت مارودعاکن…
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات