?سه روش رهبری:
◾بعضیها این جورند که حرف همه را گوش میکنند و چون حرفها ضد و نقیض است طبعاً اینها از خودشان تصمیمی ندارند یعنی رأی و فکرشان به دست دیگران است.
◾درباره بعضی افراد، گاهی مضمون میگویند که فلان کس عقیدهاش عقیده آخرین کسی است که با او ملاقات کرده، یعنی آخرین کسی که با او ملاقات کرده و حرفهایی به او تلقین کرده عقیده او فعلًا همان عقیده آن شخص است، و اگر کسی دیگر رفت یک حرف دیگر زد باز عقیده او را پیدامیکند. این جور اشخاص اشخاص ضعیفی هستند و این روش روش بسیار بدی است. چنین کسی نمیتواند رهبر باشد، ملعبهای است در دست افراد.
◾یک عده نقطه مقابل هستند که شخصیت افراد را به هیچ نحو به حساب نمیآورند و برای هیچ کسی هیچگونه احترامی قائل نیستند، حرف هیچ کس را به هیچ شکل گوش نمیکنند؛ اصلًا افراد کوچکترند از اینکه حرفی بزنند و اینها به حرف آنها گوش کنند. این روش هم روش بسیار بدی است و برای یک رهبر عیب بزرگی است و اگر رهبری چنین باشد نمیتواند رهبر باشد؛ رهبری که مردم، تابعهای او، افرادی که تحت نظر او هستند اصلًا امید ندارند که او به حرفشان گوش کند و او از افراد فقط اطاعت میخواهد و بس.
◾رهبر واقعی آن کسی است که به حرفها گوش میکند ولی در تصمیم خودش آنچنان تصمیم میگیرد که باید بگیرد، یعنی در تصمیم خودش دیگر تابع نظر و میل و تلقینات این و آن نیست، تابع واقعیت امر است. تاریخ درباره پیغمبر اکرم این حالت سوم را نشان میدهد، یعنی هر دو خصوصیت را نقل میکند. یکی اینکه بیاعتنا به اصحابشان نبودند. هرکس که میآمد و میگفت من حرفی دارم، حرفش را گوش میکرد. حتی وقتی هم که میدانست حرف او دروغ و خلاف است باز تو ذوقش نمیزد؛ اگر حرفش دروغ و بیاساس هم بود البته ترتیب اثر به آن نمیداد ولی تو ذوقش هم نمیزد و ناراحتش نمیکرد. و بالاتر، آن خصوصیت هم نقل شده که پیغمبر اکرم در تصمیم خودشان به قدری استقلال نظر داشتند و مستقل بودند که احدی نمیتوانست دخالت کند. قبل از آنکه در کاری تصمیم بگیرد،خوب نظر افراد را میخواست. ولی آن وقتی که تصمیم میگرفت، دیگر کسی نمیتوانست رأی ایشان را بزند و او را منصرف کند. این دیگر در تاریخ پیغمبر اکرم مطلبی نیست که فقط ما مسلمانان بگوییم؛ در کتابهایی که خارجیها راجع به ایشان نوشتهاند آنها پیغمبر اکرم را به عنوان مردی که فکر فوقالعاده بلندی داشته است و فوقالعاده واقع بین بوده و فوقالعاده خصایص رهبری در او جمع بوده است معرفی کردهاند.
?◽رهبری خصیصهای است که در کمتر افرادی پیدا میشود. روحیه افراد را اداره کردن و به حرکت آوردن و افراد را تابع تصمیم و اراده خود قرار دادن چیزی است که کار هرکس نیست. در آیهای از آیات قرآن چنین میخوانیم:
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضّوا مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْامْرِ فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللهِ
(آن آیه از نظر محتوا و مفهوم با این آیه خیلی مربوط است.) ای پیامبر! تو به موجب رحمتی که از طرف خداوند به تو افاضه شده است برای مؤمنین نرم هستی.
? این از خصایص رهبری است و مخصوصاً در پیغمبر اکرم. در مقابل اصحاب آن چنان نرم بود که همه او را از خود میدانستند. یک رهبر خشن نبود که وقتی افراد در مقابلش قرار میگیرند حساب رعب و ترس در کار باشد.
?منبع:آشنایی باقرآن ج ۳شهید مطهری
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات