هر روزِ هفته وجهي از آيات الهي را مي نماياند.
◽شنبه؛ يعني مقام ابتداء خلقت، ولي جمعه؛ مقام جامعيت است.
به همين جهت جمعه روز هفتم نيست، بلكه جامع همة ايام هفته است. مثل انسان كه «كون جامع» است و مقامي است كه همه مراتب عالم غيب و شهادت را در خود دارد - از عقل و عالم جبروت بگير تا جسم و عالم ناسوت- مقام انسان از جهت بدن در خاك است و از جهت نفس هم در مقام قلب است و هم در مقام برزخ و هم در مقام عقل است، مقام انسان مثل مقام روز جمعه است. جمعه براي صعود به عالم معني است،
◽شنبه و يكشنبه و پنجشنبه براي به دست آوردن آب و نان و برآوردن نيازهاي مادي است. جمعه براي تغذيه بُعد آدميت است، اگر كسي در جمعه نتواند جواب جان خود را درست بدهد، عصر جمعه جان انسان با خودش درگير مي شود. آن وقت در يک مقايسه مي توان متوجه بود كه كلّ زندگي يک جمعه است، نه شنبه و يکشنبه و ديگر ايام هفته، به همين دلیل اگر جمع اين زندگي درست در بستر خودش واقع نشود، شما مي بينيد آخر عمر، انسان به خودش اعتراض دارد كه مرا بعد از پنجاه سال كجا آورده اي؟ مثل عصر جمعه كه انسان با خودش درگير مي شود كه چرا مرا در این روزبه اين حالت رساندي؟ بهترين دشت حياتِ مرا كه مثل فرصت روز جمعه بود، به يك بيابان سردِ بي حيات تبديل كردي. علت اين اعتراض دروني آن است که از اول عمر نسبت به ثمردهيِ واقعيِ زندگي حساس نبود.
?منبع:کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات