پدر و مادری که ازدواج کردهاند و بچهای از آنها متولد شده است، به بچه خود روح نمیدهند، بلکه یک انعقاد نطفه بوده و تا وقتی بچه بزرگ میشود و روح به او تعلق میگیرد، این کار بوسیله پدر و مادر صورت نمیگیرد. پس باید برای انسان این سوالات پیش بیاید که ما از کجا آمدهایم؟ اصلا ما کی هستیم؟ این روح و این نفس که عاشق خداوند است کیست؟ باید این سوالات برای انسان پیش بیاید و گرنه او تحقیر میشود و در حد کمالات جمادی و گیاهی باقی می ماند و می پوسد و از بین می رود.
اگر برای شما این سوالات پیش نیاید، شما در رحم دنیا رشد نخواهید کرد. باید این دغدغه را داشته باشید که ما از کجا آمده ایم؟ ریشه ما کجاست؟ در کجا هستیم و به کجا میرویم؟ کسی که این درد و دغدغه و نگرانی را ندارد و این سوالات دردش نباشد، این فرد مسیر انسانی را نمی رود و در همین جا می ماند.
اگر می خواهید به رحمت برسید، باید برای شما مهم باشد که از کجا آمدهاید و برای چه اینجا هستید و سپس کجا خواهید رفت؟ به عنوان یک انسان باید به این سوالات فکر کنید، نه از روی بخش جنسیت زن و مرد بودن، نه از روی بخش عقل، نه از روی بخش بدنی، بلکه از روی انسان بودن باید این سوالات مطرح شود که ما اینجا چه می کنیم؟ اصلا برای چه اینجا هستیم؟ و به کجا خواهیم رفت؟ این سوالات مسائل اساسی و مهم زندگی است.
وقتی زیارت جامعه کبیره میخوانیم، باید بدانیم «معدن الرحمه» یعنی چه؟ باید بدانیم هر فیضی که نصیب ما می شود تماماً به برکت اهل بیت (علیهمالسلام) است. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مقامی داشتند که فرشته ها خدمت ایشان می رسیدند و مقام انسان هم از ملائکه بالاتر است و علت سجده ملائکه بر انسان، به خاطر این است که انسان همه اسماء الهی را دارد و چون فرشته ها ندارند، باید بر او سجده کنند. «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا= و تمامی اسما را به آدم آموخت».
استاد محمد شجاعی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات