آدم، وقتی که با خدا رفیق می شود، می فهمد اگر هم عاشق کسی یا چیزی است، به خاطر این است که آن چیز یا کس، رنگ و بوی خدا دارد و گرنه هیچ چیز مستقلاً نمی تواند آدم را اشباع کند. اگر انسان فطرتش را با حق تعالی رفیق کند و به خلوت با او انس بگیرد، واقعاً قدرتمند می شود؛ یکی از دستورالعمل هایی که در این زمینه وجود دارد، ۴۰ روز عبادت با حضور قلب است. خواندن ادعیه به صورت فارسی نیز اثر عجیبی روی انسان دارد.
در روایات امر شده که انسان باید خود را برای عبادت فارغ کند؛ مشکل این جاست که ما برای لذت های دنیوی به دنبال فراغت و خلوت هستیم که کسی مزاحممان نشود، اما وقتی می خواهیم با خدا برویم، هیچ خلوتی در کار نیست و همه چیز و همه کس مان را در ذهنمان با خود می بریم. اصلاً با خدا روبرو نمی شویم. شاید در تمام عمرمان ده دقیقه به صورت خصوصی و صمیمانه، بدون این که کسی مزاحم ما بشود، با خدا حرف نزده باشیم. بالاخره دو نفر که می خواهند با هم انس بگیرند، باید یک مدت با هم خلوت کنند و حرف بزنند تا از همدیگر لذت ببرند. اصلاً این نماز و دعای سَرسَری که می خوانیم، نماز و دعا نیست. پس چه انتظاری داریم که لذتش را ببریم. خلوت یعنی همه چیز را کنار بگذاریم؛ به همه بگوییم نه، به او بگوییم بله. روبرو شدن با خدا، یعنی روبرو شدن با حقیقت خود؛ وقتی این حقیقت را خوب جلا داده باشیم، خلوت با حق تعالی ساعت ها و روزها برایمان لذت بخش خواهد بود. ولی این کار نمی کنیم و حاضر نیستیم کارهای دیگرمان را برای گذراندن یک دوره ی عبادی، محدود کنیم. گاهی فکر می کنیم اگر ساعت هایی را به عبادت مشغول شویم، وقتمان تلف می شود و از انجام کارهایمان باز می مانیم، در حالی که انجام همه کارها به دست خداست.
خداوند چون دوستمان دارد، گاهی همه درها را به رویمان می بندد تا با او خلوت کنیم، اما باز ما از او فرار می کنیم، وقتی ما از خلوت با حق تعالی لذت نمی بریم، نمی توانیم حسود نباشیم. چون اصلِ روحِ بینهایت طلب را، با جفت خودش ارضاء نکرده ایم. شأن انسانیِ ما همسر می خواهد، وقتی به دلِمان ظلم می کنیم و به معشوق نمی رسانیمش و هر وقت هوسش را می کنیم، سرش را به چیزهای دیگر گرم می کنیم؛ وقتی که خلوت پیش می آید فرار می کنیم؛ آنوقت است که فطرتمان همه چیز را به هم می ریزد. چون آرام نیست. فطرت ما زوج خودش را می خواهد و با هیچ معشوق دیگری آرام نمی شود . وقتی تشنه هستیم با غذا سیراب نمی شویم.
شخص حسود، در روابط عاطفی هم شکست خورده است. اگر کسی را بالاتر از خود ببیند، به شدت احساس خردی و حقارت می کند و به هم می ریزد.
بنابراین، اگر بخواهیم خلاء هایمان از بین برود و مشکلاتمان حل شود و همیشه شاد باشیم، باید با معشوق اصلی پیوند برقرار کنیم.
بهره مندی انسان از طبیعت، به مانند آب شور دریاست. هر چه بیشتر بهرمند می شود، تشنگی اش هم بیشتر می شود و بیشتر احساس فقر و نیاز می کند.
ادامه درپست بعدی….
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات