پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم، سالها شب ها و روزها مردم را دعوت کردند. «قال رب انی دعوت قومی لیلا و نهارا فلم یزدهم دعائی الا فرارا» فرمود من خواستم تا این ها را هدایت کنم اما اینها نپذیرفتند. امام حسین علیه السلام خون خودشان را دادند تا جامعه را زنده کنند. ذات اقدس اله برنامه انبیاء را دو چیز قرار داد، یکی تعلیم کتاب و حکمت و دیگری تزکیه. وجود مبارک سالار شهیدان همین برنامه را با بذل خون احیا کردند.
ما یک نیرویی داریم که با آن اندیشه و تفکر و اندیشه و استدلال و قیاس و مانند آن را انجام می دهیم و یک نیرویی داریم که عزم و اراده و نیت و اخلاص را تامین می کند. نفس ما همین دو نیرو را دارد اما هر کدام از اینها زیر مجموعه های زیادی دارند و البته رهبری اینها را خود نفس بر عهده می گیرد. ما با نیرویی اندیشمندیم و با نیروی دیگر صاحب انگیزه هستیم. رهبری این اندیشه و انگیزه بر عهده نفس است و اساس کار این است که یک ملت بفهمند و بشناسند.
عنصر دیگر عزم و جزم است. بین عزم و جزم فاصله از زمین تا آسمان است. یک نیرویی است که کارش جزم علمی است که حوزه و دانشگاه مسئول این کارند و یک نیرویی است که مسئول عزم است که مسجد و معبد و ناله و گریه هستند. عالم بی عمل یعنی کسی که در بخش جزم مشکلی ندارد ولی در بخش عزم مشکل دارد. اینکه مقدس بی درک داریم برای این است که او در بخش عزم مشکلی ندارد و در بخش جزم مشکل دارد.
زیارت اربعین نشان می دهد که امام حسین علیه السلام دو کار را با خون دادن انجام داده است. یکی اینکه مردم را عالم کرده است و دیگری اینکه مردم را عاقل کرده «العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان». اولا مردم را اهل جزم و استدلال و برهان کرده است که خوب می فهمند و ثانیا اهل عزم و اراده و تصمیم کرده است که خوب تصمیم می گیرند.
امام حسین علیه السلام با دستی جزم علمی مردم را تامین کرده است و با دستی عزم مردم را بالا برده و بیمه کرده است. «و بذل مهجته فیک، لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة» اینها در جامعه کردن جامعه اثر دارد. جامعه یعنی عزم و جزم، یعنی علم و عمل. فردی که جمع بین علم و عمل کرده است، «جهانی است بنشسته در گوشه ای» این می شود جامعه.
پیامبر به خدای سبحان عرض می کند که من مدت ها شبانه روز اینها را دعوت کردم و یک وقت هست که ره صد ساله را یک شبه می روند. یک وقت یک قصیده ای می گوید «یک بیت از این غزل به از صد رساله است». گاهی غزلی می گویند که کار صد تا رساله را می کند. نوح هر چه داشت همه برای خودش بود اما «خلیل من همه بت های آزری بشکست» امام حسین علیه السلام نوح را دارد و قبل از نوح را دارد و بعد از نوح را دارد. او وارث آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و پیامبر و علی ابن ابی طالب علیهم السلام است، زیارت وارث یعنی همین. اگر گفته می شود: «خلیل من همه بت های آزری بشکست» و اگر گفته می شود: «یک بیت از این غزل به از صد رساله است» برای این است که یک روز و یا یک نصفه روز «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیک»
زینب کبری عالمه غیر معلمه است و فهمه غیر مفهمه است طبق بیان امام زمانش. «انت بحمد الله عالمة غير معلمة و فهمة غير مفهمة». حضرت زینب کبری قسم خورد که شما نمی توانید نام ما را فراموش کنید و وحی ما را فراموش کنید، نام ما زنده است. این را ایشان در حال اسارت گفته است.
اینها که از آینده خبر می دهند نه به عنوان خبر از غیب باشد. برای ما اینها غیب است برای اینها مشهود است. شهادت آن است که انسان مشهود را با علم شهودی ببیند. پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم در یک بیان نورانی می فرماید: «علی مثل هذا تشهد» اگر می خواهی در محکمه شهادت بدهی، اگر مطلب برای تو مثل این آفتاب روشن است که حضور داشتی و دیدی و روشن بود برای تو شهادت بده وگرنه نباید شهادت دهی.
شهادت آن است که شاهد در متن حادثه حضور داشته باشد و مشهود خود را گزارش دهد. اینها از آینده شهادت می دهند. فرمود اینطور نیست ما از آینده به عنوان غیب به شما خبر بدهیم ما رفتیم و آمدیم و هر چه بود به شما می گوییم.
آیت الله جوادی آملی۱۳۹۴/۶/۹
نظر از: کهنه پوش قافله [بازدید کننده]
سلام
متن خیلی زیبایی بود.خدا حفظ شون کنه
پاسخ از: راحیل [عضو]
سلام واحترام
الهی آمین
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات