?در محضر اباعبدالله(ع) بايد به اين درجه از شعور رسيده باشيم که ما در روزمرّگی های دنيا، خودمان را گُم کردهايم و آمدهايم تا پيدا کنيم، منتهی خودِ حقيقی، يعنی خودِ برتر را، و اين خوديابی تنها با فکر بهدست نمی آيد، بايد دل در صحنه باشد و محبوب دل هم انسان کاملي چون حسين(ع) باشد؛
?خودی که هنوز از مرحله ی علم حصولی و مفاهيم عبور نکرده و به مرحله ی علم حضوری و قلب نرسيده نمیتواند با دلِ خود با امام(ع) مرتبط شود.
?با توجه و تمرکز و حضور قلب و اشک و سِير در مقام حضرت سيدالشهداء(ع) خوديابي حاصل میشود و خودِ گمشدهی خود را در جمال حسين(ع) مييابيم. چون ما انسانيم، منتهی قطرهای از درياي انسانيت. بايد به اصل انسانيت که امام معصوم است وصل شويم و با توجه به کاری که حضرت سيدالشهداء(ع) انجام دادند اين کار خود به خود عملی می شود.
روايت می فرمايد
?: «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَينِ حَرارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لَا تَبْرُدُ اَبَداً»؛ در رابطه با شهادت حسين(ع) حرارتي در قلوب مؤمنين هست که هرگز فرو نمی نشيند.
➿حال اين حرارت پنهانی در قلب شما از طريق توجه به مقام امام، سر بر می آورد و إنشاءالله تمام صفات رذيله را می سوزاند، به همين جهت هم بايد دائماً به ياد حضرت سيدالشهداء(ع) بود. به دليل اين حرارت باطنی و قلبی است که به ما توصيه میشود با نظر به واقعهی کربلا نسبت به صعود روحاني خود اقدام کنيم و از آنچه میتوانيم به دست آوريم غافل نشويم که عبارت است از رشد بيشتر و عميقتر در دينداری.
?همانطور که دين آمده است تا ما را به کمال لازم برساند و به مقاصد عالی انسانی نايل کند، کربلا در همين راستا به صحنه آمده است تا هدف دين در حجاب نرود. پس بايد طوری به کربلا و زيارت عاشورا بنگريم که در ايجاد و احيای آدميتِ خود بهره بگيريم و آرام آرام به نور امام نزديک شويم، در آن حالت است که مقام بلندی را در خود حس می کنيم و معنی ولايت امام معصوم در جان ما جلوه خواهد کرد.
✅ اگر با چند کتاب و سخنرانی آنچه بايدبه دست آيد به دست می آمد، اين همه توصيه به محبت اهل البيت(ع) و عزاداری براي امام حسين(ع)و اشک و بیقراري نمی کردند، بر همين مبنا است که رسول خدا(ص) میفرمايند: «لِکُلِّ شَييءٍ اَساسٌ وَ اَساسُ الْاِسْلامِ حُبُّنَا اَهْلَ الْبَيت»؛ برای هر چيزی اساسی هست و اساس اسلام حب ما اهل بيت است.
منبع:کتاب زیارت عاشورا/استاد طاهرزاده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات