می فرماید: «كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ
حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است. اما چه بسیار می شود که چیزی را مکروه می شمارید، ولی در حقیقت، خیر و صلاح شما در آن بوده و چه بسیار می شود که چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ شما در آن است». در اینجا به مفاهیم خیر و شر (کراهت، خیر، خوشایند و لذت) دقت کنید. چیزهایی را دوست داریم که برای ما شر هستند. اصالت دادن به لذت، تنبلی و بی حوصلگی برای انسان گرفتاری می آورد.
اینکه از جهاد و جنگ خوشمان نمی آید، یا از آن فرار کنیم، باعث می شود که دیگر نه استقلالی، نه ناموسی، نه عزتی و…. داشته باشیم. اگر روح مبارزه در شهدا، آزادگان و جانبازان ما نبود، الان کشوری به اسم ایران نداشتیم.
جهاد سخت است، اما خیر محض است. چون باعث استقلال، آزادی و رشد منابع مالی است. هم برای کسانی که شهید می شوند و هم برای کسانی که زنده هستند، خیرات زیادی دارد. هر چند با سختی همراه باشد. این ارزش دارد. چون هر چه انسان سختی بیشتری می کشد، رشد بیشتری دارد. اما آن چیزی که باعث می شود انسان سختی هایش را به شیرینی تحمل کند، “معرفت” است. هر چقدر معرفت انسان بیشتر می شود، دیگر سختی نمی بیند و از آن لذت خواهد بود.
فرمود: آنان که به راه کفر رفتند گمان نکنند که مهلتی که ما به آنها میدهیم به حال آنان بهتر خواهد بود، بلکه آنها را (برای امتحان) مهلت میدهیم تا بر گناه و سرکشی خود بیفزایند، و آنان را عذابی خوارکننده است».
بعضی ها می گویند: خوش به حال کافران. اینها آزاد و راحتند. درحالی که نمی دانند اینها رشدی نمی کنند.
می فرماید: کافران خیال نکنند این که ما به آنها پول می دهیم، به نفعشان است. این طور نیست. بلکه برای آنها یک نوع اذیت و آزار است و ثروت برای این است که بیشتر گناه کنند و در آخرت هم برایشان عذاب خوارکننده ای در انتظار است. پس نباید حسرت کافران را داشته باشیم. چون آسایش، راحتی و رفاه همه در عالم محدود دنیاست. ما ابدی هستیم و یک ابدیت در انتظار ماست. باید خودمان را برای این ابدیت آماده کنیم.
«وَیَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا
انسان با شوق و رغبتی که خیر و منفعت خود را میجوید (چه بسا به نادانی) با همان شوق و رغبت، شر و زیان خود را میطلبد، و انسان بسیار بیصبر و شتابکار است».
در ادامه، بعد از بررسی آیات به روایات بحث می پردازیم. اولین روایت از نبی اکرم صلی الله علیه وآله است. حضرت خیر را اینطور معنا می کنند: همانا نیكى آن است كه به خاطر خدا انجام شود و طبق آنچه خداى متعال فرمان داده است، عمل گردد». خیر یعنی انجام کاری که به عشق خدا باشد و خدا خوشش بیاید. این همان معنای مستحب است. یعنی کاری که رضایت خدا را به دست آوریم. حضرت در این روایت، خیر را این طور معنا می کنند که نظر خدا باشد. در مقابل شر، یعنی کاری که خدا رویش را از تو برمی گرداند.
حضرت ختمی مرتب صلی الله علیه و آله درباره آثار و نتایج سختی های مومن و خوشی های کافر چنین می فرماید:
روز قیامت، برخوردارترینِ مردم دنیا را از میان كافران مىآورند و مىگویند: او را یك بار در آتش فرو ببرید. وى را در آتش فرو مىبرند و آن گاه به او مىگویند: «فلانى! آیا هیچ نعمتى به تو رسیده است؟». مى گوید: نه؛ از هیچ نعمتى برخوردار نبوده ام. همچنین گرفتارترین و بینواترین مؤمن را می آورند و مى گویند: او را یك بار به بهشت وارد كنید. وى را به بهشت وارد مى كنند و آن گاه به او مىگویند: «فلانى! آیا تاكنون رنج و بلایى به تو رسیده است؟». مى گوید: هرگز رنج و بلایى به من نرسیده است».
استاد محمد شجاعی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات