دوعامل موجب شدتابعضي ازمتفکران نتوانند گمشدهي خودرادرجهاني که انقلاب اسلامي بناداردمحقق کند؛بيابند.
عامل اول :
يکي ازآن عوامل چيزي بودکه دربين مؤمنين سنتي و انقلابيون افراطي به چشم ميخورد. يعني کساني که نه متوجهي حضورجهانيِ اسلام بودند و نه متوجهي حضور جهاني انقلاب. اينان در ديوارهي تنگِ برداشتهاي خود از اسلام و انقلاب، هر نگاهي غير از نگاه خود به عالَم و آدم را مطرود ميدانستند و معلوم است که انسان متفکرهرگزنميتواندخودرادرکنارچنين افرادي قراردهد.
عامل دومي که موجب شدآن متفکران به طور جدّي پس ازتحقق انقلاب اسلامي، آنطورکه انتظار ميرفت وارد ميدان انقلاب نشوند؛برداشتي بودکه ازاسلام به عنوان امرقدسي داشتندوگمان ميکردندحضورامرقدسي درامور سياسي ازارزش آن ميکاهدوانقلاب را امري مدرن ميدانستندو تصورشان آن بود که ميتوان درهمان جهاني که دنياي مدرن شکل داده،به امور قدسي مشغول بودو ضرورتي براي ايجادنظام سياسي مطابق آموزههاي ديني درنظرشان پيش نيامده بود،هرچند سعي داشتنددردل فرهنگ مدرن از راهي که انبياء الهي براي بشرآوردهاند،پاسداري کنند.
#انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات