?براي اوليايالهي الفباي ديگري هم هست و آن به نمايشآوردن همة زيباييهاي پنهان در وجود بشريت است،
?تا بقية انسانها بُرد وجود خود را با آن مقايسه كنند
? و به خود آيند كه چه ابعاد عميق و تودر تويي در بشر نهفته است.
?حسين(ع) در كربلا متذكّر اين
?لايههاي پنهان? ابعاد انسان است،
◀️چه در ابعاد الهي انسان،
◀️و چه در ابعاد حيواني انسان.
☑️ بههمينجهت هم كربلا زشتيهاي عميق لشگر عمرسعد را نيز به نمايش گذارد
⬅️تا انسان بفهمد اگر در مسير ديني كه اهلالبيت پيامبر(ص) بر آن قرار دارند قرار نگيرد،
⬅️نتوانسته است ابعاد زشت حيواني خود را سركوب كند و بالأخره در جايي سربرميآورد.
✅در تاريخ ميبينيد كه حضرت به عدّهاي ميگويند برويد و ميخواهند آنها را بفرستند دنبال كارشان،
✅و برعكس براي بعضي ديگر نظير زُهِيْربنقين سفير ميفرستند كه بيايد.
⁉️مگر چه صحنهاي ميخواهد ترتيب بدهد كه بايد زُهِيْر هم در آن نقشي داشته باشد؟
✴️صحنه هدايت بشريت بايد تا تاريخ، تاريخ است بينقص ارائه شود.
❗️آنهايي كه بدون كربلا در صحنة دينداري قدم ميزنند دينشان ناقص است.
⁉️آيا در اين قرن پرهياهو ميشود بدون فكر و فرهنگ و عشق كربلايي تعادل عاطفي داشت؟
? مذهبيهاي سياسيزده، بيكربلا هستند
?و براي همين هم نميتوانند حوادث را درست تحليل كنند
?و هميشه تحليلهايشان بعد از حادثه است و نه قبل از حادثه
❌و عموماً يكبعدي است.
⭕منبع:کتاب نگرشی به کربلا باچشم عقل وعاطفه
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات