❌وقتي معتقد باشيم فلان مسئول اگر اعتقاد محكمي به اسلام و انقلاب ندارد، و اگر خانواده اش هم مقيّد به رعايت ظاهر اسلامي نيستند، چون خوب كار مي كند پس بايد به او نقش تعيين کننده داد و شرايط طوري شود که حرف آخر را او بزند، بايد منتظر همان نتايجي بود که از طريق سقيفه به جامعه ي اسلامي رسيد.
❌در چنين شرايطي نه تنها نيروهاي انقلابي حذف مي شوند، بلکه کار به كشتن فرزندان معنوي انقلاب كشيده مي شود، و ناخواسته زمينه براي پذيرش امثال رضاخان فراهم مي شود. همين بينش است كه در ابتدا چون جرئت نمي کند بگو يد پيغمبر مي خواهيم چه كنيم، مي گويد: آخوند مي خواهيم چه كنيم، ولي از حرکات آن ها روشن است که به نبوّت اعتقاد ندارند و مي خواهند زير بار احکام الهي نروند و مخالفت با روحانيت را - يعني جرياني که متذکر احکام الهي است - بهانه کرده اند و به توليدِ بي توحيدْ دل سپرده اند.
❌خداوند وقتي مي خواهد حضرت موسي(ع) را براي مقابله با فرعون مجهّز و آماده كند مي گويد: اي موسي قيامت آمدني است… و مواظب باش اهل هوس تو را از آن منصرف نكنند و پيرو هوس آن ها نشوي كه در آن حالت نابود خواهي شد؛ «فَلاَ يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لاَ يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَی»؛ يعني در حين تلاش سياسي اجتماعي، اگر از مقصد اصلي که همان قيامت و آماده شدن براي ابديت است، باز بماني نابود مي شوي.
❌منزل اصلي هرکس، قيامت است. ما در زمين آمده ايم تا شايسته ي زندگي قيامتي شويم و دين هم براي قيامتي كردن ما آمده است، حال اگر فكري آمد كه ما را به کلي از قيامت غافل نمود و تماماً متوجّه دنيا كرد، اين فكر، در تقابل با سعادت انسان است. تحت تأثير چنين فکري آرام آرام احساس مي کنيد ديگر مؤمنان را دوست نداريد، دنياداران را بيشتر دوست داريد و به نوع زندگي و برنامه هاي آن ها علاقه مند هستيد. کم کم متديّنين را مسخره خواهيد كرد، نسبت به روحانيّت بي توجه مي شويد و مي گوييد: اين ها نقش توليدي ندارند، مي گوييد: اديسون برق اختراع كرد، آخوند چه كار مي كند؟ در حالي که برق در عين اين که مي تواند وسيله اي جهت راحت کردن امور زندگي باشد ولي هرگز با برقي که اديسون اختراع کرد، نمي توان زندگي زميني را آسماني نمود. پيامبران(ع) آمدند زميني ها را به ابديت متصل گردانند و آن ها را به ساحتي فوق ساحت زمين دعوت نمايند.
❌اگر ذهن و فکر جوانان ما را توليد بدون توحيد اشغال کرد، ديگر گوششان نسبت به سخنان پيامبران(ع) شنوا نيست تا بخواهند بر اساس دستورالعمل پيامبران الهي زندگي کنند. و اگر اين راه ادامه يابد روح کلي جامعه به مسيري مي رود که تحملِ به قتل رساندن قدسي ترين انسان ها برايش آسان مي شود. به همين جهت است که مي توان گفت فرهنگي که در سقيفه پايه گذاري شد فرزند پيامبر(ص) را در کربلا کشت. آن ها فكر نمي كردند، حرکت شان منجر به چنين فاجعه اي شود، ولي حضرت زينب(س) به ما نشان دادند که کربلا از کجا پايه ريزي شد. همچنان که اصالت دادن به ارزش هاي غربي در صدر مشروطه، روح جامعه را به سمتي کشاند که شيخ فضل الله نوري را مانع اهداف خود ديد و لذا تحمل شهادت او براي جامعه آسان شد. و پس از آن بود که پنجاه سال حکومت وابسته پهلوي پاي گرفت.
❌دامن زدن به جوّ توليدِ بدون توحيد، باعث مي شود، دانشجوي رشته ي مهندسي و پزشکي گمان کند دروس معرفت ديني و اخلاق چيز اضافي است. آنقدر هويت ديني، که اصل و اساس هويت هر انساني است، بي رنگ مي شود که دانشجويان ما هويّت خود را در تخصّص خود جستجو مي كنند و نه در ايمان و بندگي خود. لذا تعالي و حيات خود را در هر چه بيشتر فرو رفتن در تخصص مي جويند. در حالي که رسول خدا(ص) مي فرمايد: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً فَقَّهَهُ فِي الدِّين »؛(37) چون خداوند خيري را براي بنده اي اراده کند او را علاقمند به تعمق در دين مي کند. چون سعادت اصلي انسان با آشنائي و معرفت هر چه بيشتر به دين، تأمين مي شود.
#انتخابات_1400
#دلتنگ_شهید_رجایی_ام
⭕منبع: رازشادی امام حسین درقتلگاه
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات