35سال بیداری(روایت زندگی جانبازی که هنوز بیداراست)
لطفافایل پی دی اف را مطالعه فرمایید???
لطفافایل پی دی اف را مطالعه فرمایید???
اگر خوب عزاداری کنیم، امام زمان (علیه السلام) برایمان دعا می کند
نتیجه ی عزاداری که مطلوب امام زمان (علیه السلام) باشد، این است که حضرت برای ما دعا می کند. ایشان می فرمایند: « ادعُوا لِمَن یَذکُرُ مُصیبَتَ جَدّی اَلحُسَین = من دعا می کنم، برای کسی که مصیبت جدم حسین را یاد کرده و سپس برای فرج من دعا کند.» این فرمایش حضرت باید نصب العین ما در تمام مراحل زندگی باشد.
حضرت برای کسی که مصیبت امام حسین را می شنود و می داند که این مصیبت تنها مصیبت جسمی، کشتن، سربریدن، قطع دست و پا و تشنگی نیست، دعا می کند. اینها مصیبت عظیمند، اما مصیبت اعظم حذف امام حسین از مقام ریاست و حاکمیتِ جامعه جهانی است.
دعا برای فرج حضرت، باید با اضطرار و با توجه به رابطه عمیق پدر و فرزندی ما با امام زمان (علیه السلام) صورت بگیرد و برای رسیدن به مرحله دعای حقیقی، به «خودسازی» و «معرفت» احتیاج داریم. دعای با اضطرار برای حضرت به خودی خود یک «مقام» است. ما باید به جایی برسیم که برای حضرت به دلشوره بیفتیم؛ دغدغه و سوز قلب داشته باشیم؛ غصه بخوریم؛ اگر اینگونه نیستیم، قسی القلب هستیم و نفس ما دچار توحش است.
در آداب دعا داریم تا انسان روی چیزی که می خواهد، اصرار نداشته باشد و حقیقتاً کارد به استخوانش نرسیده باشد، اجابت نمی شود. طبق فرمایش امام رضا (علیه السلام) دعای ما باید پشتوانه ی قلبی و عملی داشته باشد. مهمترین سؤال شب اول قبر و آخرت، سؤال درباره کیفیت ارتباط انسان با امام زمانش است.
هنگام دعا علاوه بر اینکه با اضطرار دعا می کنیم، باید این سوز و اضطرار و این مطالبه را به اطرافیان مان و سایر افراد نیز منتقل کنیم، اما موضوع این است که کارد به استخوان ما نرسیده است. پس باید منتظر فجایع، فتنه ها، آسیب ها، قحطی ها، انواع مرگ ها، انواع مصیبت ها و مشکلات باشیم.
هر مشکلی مثل بدهکاری، زندان، گرفتاری، دعوا، درگیری، بداخلاقی، فساد و ظلمی که در دنیا می بینیم، حتی زمانی که از دست خودمان هم ناراحت هستیم، همه این مشکلات با آمدن امام زمان (علیه السلام) حل می شود. لذا باید قاعده دعا را یاد بگیریم، هر کدام از ما از خانواده خودمان، محله، شهر و کشورمان باید شروع کنیم تا خارج از کشور، تلاش کنیم که طلبِ امام زمان (علیه السلام) یک مطالبه جهانی شود.
نگوییم این مسئله آسمانی و الهی است و هر وقت خدا بخواهد انجام می شود، خیر. خدا می فرماید: هر وقت شما بخواهید. «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ= خداوند هرگز سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشان بخواهند سرنوشت شان را تغییر دهند» (رعد/11).
استاد محمد شجاعی/سایت منتظران منجی
?سؤال: اخيراً ديده مي شود که عده اي براي رفع مشکل افراد و يا جهت شفا از بيماري توصيه مي کنند آن ها اسم خود را تغيير دهند تا آن جا که به افراد مي گويند اسمي مثل محمد و يا فاطمه را تغيير دهند و مثلاً پوريا يا صدف بگذارند. جالب است که بعضاً با تغيير اسم مشکل شان رفع شده و يا بيماري آن ها بهبود يافته، موضوع اين کار چيست؟
?جواب: به ما توصيه شده است که نام نيک بر فرزندانتان بگذاريد. رسول اكرم(ص) مي فرمايند: «مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَی وَالِدِهِ ثَلَاثَةٌ، يُحَسِّنُ اسْمَهُ، وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتَابَةَ، وَ يُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغ »
⛔از حقوقی كه فرزند بر پدر خود دارد سه چيز است: اسم نيكو برای او انتخاب كند، نوشتن به وی بياموزد، وقتی بالغ شد وسائل تزويجش را فراهم نمايد. حتي رسول خدا(ص) مي فرمايند: «مَنْ وُلِدَ لَهُ أَرْبَعَةُ أَوْلَادٍ وَ لَمْ يُسَمِّ أَحَدَهُمْ بِاسْمِي فَقَدْ جَفَانِي»؛
اگرکسي چهار فرزند دارد و نام يکي را محمد نگذاريد به من جفا کرده است. و نيز روايات از حضرت صادق(ع) خبر مي دهد؛ «اسْتَحْسِنُوا أَسْمَاءَكُمْ فَإِنَّكُمْ تُدْعَوْنَ بِهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ قُمْ يَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ إِلَی نُورِكَ قُمْ يَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ لَا نُورَ لَكَ»؛ نام های نيكو بگذاريد زيرا روز قيامت به آن نام ها صدايشان می زنند و می گويند: ای فلان پسر فلان! به سوی نورت برخيز! و ای فلان پسر فلان! برخيز! ولی نوری نداری . اگر پدر و مادري نام نيک بر فرزندشان نگذارند در قيامت فرزندشان از آن ها شکايت مي کند. ….
از ابی جعفر(ع) نقل شده كه فرمود: شيطان وقتی صدای كسی را كه به اسم محمد و يا علی صدا می زند بشنود مانند سرب ذوب می شود.
⛔اما اين که عده اي با محاسبه هاي غير قابل اعتماد مي آيند بر اساس حروف اَبجد عدد مربوط به اسمي را تعيين مي کنند و سپس آن عدد را نسبت به امري ديگر مثل عددِ مربوط به اسم همسر آن فرد، مقايسه مي کنند و ادعا مي نمايند اين دو عدد همخواني ندارد، پس بايد اسم هايشان را عوض کنند تا همخواني پيدا کنند؛ نه تنها حرف بي پايه و اساسي است، بلکه پشت کردن به عقل و دستور شريعت الهي است.
و اين که چرا بعضاً با تغيير اسم، مشکلات فرد يا خانواده مرتفع مي شود و يا بيماري طرف بهبود مي يابد، پاي شيطان در ميان است.
⛔آري شيطان براي هلاکت انسان مشکلاتي را ايجاد مي کند تا او را از خدا باز دارد و به غير خدا متوسل شود و عملاً از دين الهي فاصله بگيرد و لذا در اين راستا راه هاي موفقيت هاي ظاهري را براي او مي گشايد ولي در زير اين موفقيت ها ايمان طرف را از او مي گيرد و سپس همان موفقيت هاي ظاهري را نيز از آن فرد دريغ مي کند.
براي شيطان کار دشواري نيست که حتي عامل بهبودي شخصي از بيماري شود تا از آن طريق او را به هلاکت برساند.
⛔در حالي که خداوند سلامتي و بيماري و توسعه ي رزق و محدودبودن رزق را بستر امتحان بندگانش قرار داد تا انسان ها در شرايط مختلف بتوانند بندگي خدا را در جان خود نهادينه کنند.
⛔حال انساني که از دين الهي فاصله گرفت به جاي اين که سختي ها و بيماري ها را بستر امتحان الهي بداند و در عين برنامه ريزي طبيعي جهت رفع آن ها، بندگي خود را محفوظ دارد، بي صبري از خود نشان مي دهد و به وسايل غير الهي متوسل مي شود و خود را در دنيا و آخرت روسياه مي نمايد.
⛔در حالي که قبلا در حديث قدسي مطرح شد که خداوند مي فرمايد:
«به عزت و جلال و بزرگواری و رفعتم بر عرشم سوگند كه آرزوی هركس را كه به غير من اميد بندد، به نوميدی قطع مي كنم. و نزد مردم بر او جامه خواری مي پوشانم، و او را از تقرب خود مي رانم و از فضلم دور مي كنم. آيا او در گرفتاري ها به غير من آرزو می بندد، در صورتی كه گرفتاري ها به دست من است؟ و به غير من اميدوار می شود و در فكر خود درِ خانه ي جز مرا مي كوبد با آن كه كليدهای همه ي درهای بسته نزد من است و درِ خانه من برای كسی كه مرا بخواند باز است؟
كيست كه در گرفتاري هايش به من اميد بسته و من اميدش را قطع كرده باشم؟ كيست كه در كارهای بزرگش به من اميدوار گشته و من اميدش را از خود بريده باشم؟…»
⛔اين روايت گرانقدر در عين اين که در مسئله ي فوق ما را متذکر مي نمايد که در امورمان به غير از خدا متوسل نشويم، به ما تذکر مي دهد چگونه اميدبستن به ساحر و امثال آن ها ما را با ناکامي در امورمان روبه رو مي کند.
⭕منبع:کتاب جایگاه جن،شیطان وجادوگر درعالم
حضرت حجت (روحی فداه) در نامه ای به شیخ مفید می فرمایند:
سعی کنید اعمال شما (شیعیان) طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجبات نارضایتی ما را فراهم میسازد، بترسید و دوری کنید. امر قیام ما با اجازه خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایدهای ندارد و سودی نبخشد. عدم التزام به دستورات ما موجب میشود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت.
منبع:
احتجاج ج۲ ص۵۹۷
بحارالانوار ج۳ ص۱۷۵
?مشکل در فرد فردِ جامعه ي ما است که نتوانسته ايم زندگي توحيدي و شرايط رسيدن به آن را براي خود درست تعريف کنيم، از ترس عقب نيفتادن از پيشرفت، سراسر غربي شده ايم و آرزو هم داريم غرب زده نشويم و بتوانيم عالَم ديني خود را حفظ کنيم. در حالي که قدرت انتخاب ابزار مناسب را از دست داده ايم و کسان ديگر براي ما انتخاب مي کنند با اين حال اميد داريم از فضايي که آن تکنيک ايجاد مي کند مصون باشيم.
?از خود نپرسيديم بناست ما به دنبال تکنيک جديد راه بيفتيم يا تکنيک جديد را به دنبال خود بکشيم، و در عمل کدام يک از دو نوع زندگي اتفاق افتاد و چرا؟
❌ولي مشکل اين است که افراد باور ندارند که نه تنها «رسانه خود پيام است» و هرجا آمد فرهنگ خود را به همراه مي آورد بلکه تکنيک هم يک فرهنگ است و هرجا آمد فرهنگ و نوع زندگي مخصوص به خود را نيز به همراه مي آورد، مگر اين که با هدفي توحيدي دست به انتخابي دقيق بزنيم و تحت تأثير مدرن ترين تکنولوژي نباشيم، وگرنه نياز هاي کاذبي را وارد زندگي خود کرده ايم به گمان اين که مدرن ترين تکنيک جواب نيازهاي ما خواهد بود.
❌با توجه به نکته فوق روشن مي شود چرا گفته اند «در تکنيک يک نوع فزون خواهي نهفته است و نه رفع نياز» چون موضوعِ نظر به تکنولوژي، نظر به بيل و کلنگ نيست که در به کاربردن آن ها از ابتدا مي دانيم براي چه کاري آن را تهيه کنيم. موضوع تکنولوژي موضوع هدف آفريني است. به شما مي گويد اگر تا حال نمي توانستي اين کارها را بکني، وسيله اي براي تو تهيه کرده ام که بتواني چنين کارهايي نيز انجام دهي، و از اين طريق ما وارد يک نوع زندگي جديد خواهيم شد و آرام آرام، زندگي قبلي و اهداف آن در حاشيه مي رود.
❌کافي است ملّتي هدف خود را که برآورده شدن ابعاد روحاني در فرصت زودگذر دنيا است، از دست بدهد، حال اين تکنولوژي است که انواع هدف هاي وَهمي را جلوي او قرار مي دهد.
❌تا ديروز هر وقت مي خواست ارحام خود را ببيند کفش هاي خود را مي پوشيد و چند کوچه آن طرف تر را که محل سکونت عمه يا خواهرش بود پياده طي مي کرد و با ملاقات رو در رو بهره هاي لازم را از اين ديدار مي گرفت و روح او نيز در همين حدّ نياز به ارتباط داشت، آن هم ارتباطي سالم و شرعي.
❌ ولي با ورود خودروهاي سواري در زندگي ها، خانه ها از هم فاصله گرفت و چند کوچه آن طرف تر تبديل شد به دهها کيلومتر آن طرف تر و لذا تلفن وارد زندگي شد تا ملاقات روبه رو را در حدّ شنيدن صداي همديگر تقليل دهد، و با ورود اينترنت ارتباط اين طرف دنيا با آن طرف دنيا امکان پذير شد، حالا ديگر بشر در اطاق هاي چت نمي داند چرا ارتباط برقرار مي کند و چه بهره اي از آن مي گيرد.
❌موضوع عرض بنده بدي و خوبي اين تکنولوژي نيست، تأکيد بر عرض قبلي است که «کافي است ملتي هدف خود را در برآورده شدن ابعاد روحاني در فرصت زود گذر دنيا، از دست بدهد، در اين حالت تکنولوژي است که انواع اهداف وَهمي را جلو ما قرار مي دهد». چون تعريفي از زندگي و اهداف مربوطه نداريم. و معني فزون خواهي مطرح در تکنولوژي ريشه در وَهم زدگي ملّتي دارد که تحت تأثير آن قرار مي گيرند.
❌پديده مدگرايي ريشه در همان روحيه اي دارد که تکنيک جديد برايش مقصد است. اين جا هم چون تعريفي از زندگي ندارد، نمي تواند با اين لباس و يا اين خانه تا آخر به سر ببرد و در راه رسيدن به هدف مقدس خود تلاش کند، چون هدفي مشخص و مقدس ندارد نفسِ تغيير لباس و خانه و دکور براي او هدف مي شود.
❌ تکنولوژي جديد با توليد انبوه، نياز به مصرف کنندگاني دارد که دائم کالاهاي جديد آن تکنولوژي را مصرف کنند و لذا عامل بقاء تکنولوژي روحيه مدگرايي و نظر به کالاهاي جديد است. اين است که تأکيد مي شود تکنولوژي در ذات خود يک فرهنگ را به همراه مي آورد و نبايد آن را به عنوان يک ابزار صِرف نگريست.
?منبع:کتاب گزینش تکنولوژی/استادطاهرزاده