آيا بايد اينطور گمان كرد كه واقعة كربلا يك اتّفاق ناگهاني بود و از دست خدا (نعوذبالله) دررفته بود؟
⁉️اگر اينطور است پس چرا وقتي حضرت در مسيرشان به كربلا ميرسند و باخبر ميشوند كه آنجا كربلاست
◀️ميفرمايند: ما در اينجا شهيد ميشويم،
?اينها خبر از يك مأموريتي است كه خداوند به عهدة حضرتاباعبدالله(ع) گذاشته
?و آن حضرت هم نهايت تلاش را ميفرمايند تا
✅ بهبهترين نحو آن را به صحنه بياورند .
◀️خداوند بنا داشت با ايجاد كربلا،
?نمونة كامل جوابگويي به عواطف را به صحنه زندگي بشر بياورد
?و پيامبر(ص) و امامحسين(ع) هم از آن خبر داشتند
?و منتظر تحقّقش بودند
?و اباعبدالله(ع) در كربلا خبر ميدهند كه آن حادثه كه بايد واقع شود همينجاست.
↩️شما اين آيه را ملاحظه فرماييد كه ميگويد:
↩️ هيچ مصيبتي نيست - چه مصيبتهاي زميني، چه مصيبتهاي جاني-
↩️مگر اينكه آن مصائب را قبل از ايجاد در كتابي نگاشتهايم
☑️ و اين تقدير حوادث قبل از ايجاد، براي خدا سخت نيست.
?بههمينجهت هم اگر اين موضوعات را درست تحليل كنيم
✳️هرگز نتيجة جبريگري از آنها نميگيريم.
♻️چون خداوند آن حادثه را با حفظ اختيار بنده شايستهاش محقّق كرده است
♻️و علم خدا هم به آن حادثه به همان صورتي است كه آن حادثه واقع ميشود
♻️و حادثه براساس اختيار اباعبدالله(ع) واقع شد
♻️و خداوند به آن حادثه قبل از وقوعش و به همان نحوه كه واقع شد، علم دارد.
?اينجا روشن شد كه خداوند براي اشباع صحيح عواطف،
? كربلا را برنامهريزي كرده بود
?و معصوم هم از آن خبر داشت
?و تا اين نكته خوب تحليل نشود، كربلا بهعنوان جزئي از دين شناخته نميشود.
منبع: کتاب نگرشی به کربلا با چشم عقل وعاطفه
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات