فهم این قاعده خودش یک فهم زیبایی است
?حال اگر سمت و سوی فعالیت هایمان از سطح به عمق، و از ظاهر به باطن نبود، و فقط در حدّ ظاهرِ دینی اش متوقف شد و جنبههای باطنی آن از صحنه قلب ما بیرون رفت و مورد غفلت قرار گرفت، فعالیتهای ما شبه قدسی میشود.
? در چنین شرایطی بعضیها میگویند چه
اشکالی دارد که جمهوری اسلامی دارای عنوان اسلامی باشد، نمازمان را هم بخوانیم، ولی یک ژاپن بشویم. باور نمی کنند که دیگر دست آنها نیست و اگر آن زندگی را با آن آرزوها و تمنیات دنبال کردند، نتیجه اش هم آن میشود که باید بشود، و آن درست چیزی است که بنا بود ما از آن فرار کنیم.
? نمی شود که ما زندگی به روش و تمنیات ژاپنیها را بگیریم ولی نتیجه ای را که ما میخواهیم ایجاد شود، شما که ایجاد کننده نظام عالم نیستید، شما فقط میتوانید با سنن و واقعیتهای باطنی عالم ارتباط برقرار کنید.
? اگر با این واقعیت ارتباط برقرار کردید حتماً نتیجه اش مطابق خودش خواهد بود و اگر با واقعیتی دیگر مرتبط شدید با نتیجة مخصوص به آن روبه رو میشوید. فهم این قاعده خودش یک فهم زیبایی است که بدانیم عالم نظام مند است و هر چیزی از هر چیزی صادر نمی شود و قضا و قدرِ حکیمانه ای در عالم حاکم است.
منبع:برشی از کتاب آنگاه که فعالیت فرهنگی پوچ میشود
#استادطاهرزاده