قرآن، پیام «وجود» است که درهر جایی و بهخصوص در تاریخ، با آن روبهرو هستیم و در عین حال نسبت به آن غفلت داریم، زیرا عموماً از گشودگیِ خود و اینکه هستی دارای ظهور است،غفلت میکنیم ومتوجهی مجاورت وقرب حقیقت با خود نیستیم، آنطور که فرمود: «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد» (ق/16)ما از رگ گردن به آن فرد نزدیکتر هستیم،زیراحقیقت،مارادر برگرفته وقرب به اوبه معنای رفع حجابهایی است که مارا از این دربرگرفتگی غافل کرده است.
زبان قرآن،ظهورواژههایی است که حامل قداستندووجوه پنهانیِ آن زبان،متذکرِحقایقِ بزرگی است که مارافرامیخوانندومیتوان با آنها روبهرو شدوبا آنها زندگی کرد.معرفتی است برای زندگیکردن و نه صِرف دانایی؛ بلکه نوعی بصیرت عملی است،زیرا انسان باعملش انسان است وتا ایمانِ خودرابه عمل نکشاند،حقیقت از طریق اوبه ظهور نمیآیدتا اورا دربربگیردو آن حقیقت از آنِ انسان شودوانسان،سرمستِ حقیقتی گرددکه عالم را فراگرفته است.آنچه بنده سعی کردهام در مباحث قرآنی دنبال نمایم، حاضرکردنِ خودو مخاطبان درعالمی است که قرآن در مقابل بشر گشوده است و بشر امروز بیش ازپیش به آن نیاز داردتابه بودن گشوده وگسترده ومتعالی خود دست یابد.
#زبان_قرآن
#استاد_طاهرزاده
آخرین نظرات