داریم به سرعت به رحم زمانی اربعین نزدیک می شویم
ما در زمان خاصی قرار داریم؛ زیرا به سرعت داریم به رحم زمانی اربعین که بسیار قدرتمند است، نزدیک میشویم. ما می توانیم تحولات عظیم روحی و معنوی در این رحم به دست آوریم. اما اینها بستگی دارد به این که شوق و علاقه ما در زندگی، به کدام بخش از وجودمان معطوف شده باشد.
کسی که شوق و علاقهاش در کمالات «جمادی، گیاهی، حیوانی یا عقلی» باشد، در واقع ارزشش به اندازه ی همان کمالها است. مثلا کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است؛ اما کسی که عاشق امام حسین علیهالسلام است، ارزشش به اندازه عظمت حضرت است. چنین کسی درک کرده است که عشق به حسین، وسیلهی مغفرت و بخشش گناهان انسان است؛ چرا که قرآن برای تقرب ما به خدا، از ما وسیله خواسته و فرموده است: وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ (مائده ۳۵).
برای آمادگی ورود به رحم زمانی اربعین، باید شناخت درستی از «خود اصیل» مان داشته باشیم. یعنی باید با خود اصیل مان سنخیت داشته باشیم. بهرهبرداریهایی که انسان در جنبههای «گیاهی، جمادی، حیوانی یا عقلانی» میکند، به خاطر سنخیت و رابطه وجودی او با این جنبههاست و معمولاً هم در این امور، دچار تنبلی و بیحوصلگی قرار نمیگیرد؛ یعنی افراد به اندازه کافی با شوق و اراده وقت میگذارند برای انواع کمالات وجودیشان. فرقی نمیکند که در کدام کمال باشد.
انسان باید توجه داشته باشد که قیمت هر انسانی به انسش با غیر دنیا، یعنی ماوراء طبیعت است. همانطور که در یک باغ، کمحجمترین گیاهان، خود میوهها هستند و بوته، درخت، شاخه و برگ و ساقهها حجمشان خیلی بیشتر ازمیوهها هستند؛ در بین انسانها نیز دانشمند، عالم، تاجر، رئیس جمهور، وزیر، استاندار و فرماندار و مدیر و ورزشکار و بازرگان زیاد داریم، اما افرادی که انسان باشند، یعنی باطن انسانی پیدا کنند و انس با غیب داشته باشند، کم هستند. علتش این است که اکثر افراد با غیب انس ندارند؟ چون معرفتی نسبت به آن عالم ندارند و آن را باور هم نمیکنند، یعنی افراد در خودشان جنبه فوق عقلانی را نمیبینند و بیشتر خود را خانم یا آقای مسلمان میدانند. در حالیکه اگر انسان بخواهد یک انسان مسلمان باشد، باید انس با غیب، رفت و آمد با غیب، دلتنگی با غیب و رفاقت با غیب داشته باشد.
یعنی تنبلی و بیحوصلگی، توجیه، بیحالی، بیرغبتی در بخش «فوق عقلانی» به سراغ انسان میآید و شیطان در این بخش وسوسه ایجاد میکند. شما به محض اینکه تصمیم میگیرید به سمت معنویت بروید، کار برایتان پیش میآید و مشکل اقتصادی یا مشکلات گیاهی یا حیوانی یا عقلی پیدا می کنید.
ما تا زمانی که ندانیم آدم هستیم، از کجا آمده ایم، خانواده و اصلمان کجاست یا اگر هم میدانیم باورش نکنیم، یعنی هیچ وقت مستقلی برای ارتباط با غیب نمیگذاریم. صبح تا شب به کار، درس، ارتباطات بخشهای پایینی میرسیم، اما وقتی که باید برای معنویتمان نشاط داشته باشیم، خسته و بیحوصله و بیرمق هستیم.
استاد مجمد شجاعی/سایت منتظران منجی
آخرین نظرات