هشدار شدید امام رضا علیه السلام درباره همنشینی با افراد مسئله دار
یکی از توصیه های مهم امام رضا (ع) برای موفقیت در زندگی انتخاب افراد شایسته و بدون مسئله برای معاشرت و نشست و برخاست می باشد. امام (ع) ما را به دقت و رعایت جوانب احتیاط در این باره سفارش می کنند. در همین مورد یکی از یاران امام (ع) می گوید: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ (ع) یَقُولُ مَا لِی رَأَیْتُكَ عِنْدَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ یَعْقُوبَ فَقَالَ-إِنَّهُ خَالِی فَقَالَ إِنَّهُ یَقُولُ فِی اللَّهِ قَوْلًا عَظِیماً یَصِفُ اللَّهَ وَ لَا یُوصَفُ فَإِمَّا جَلَسْتَ مَعَهُ وَ تَرَكْتَنَا وَ إِمَّا جَلَسْتَ مَعَنَا وَ تَرَكْتَهُ فَقُلْتُ هُوَ یَقُولُ مَا شَاءَ أَیُّ شَیْءٍ عَلَیَّ مِنْهُ إِذَا لَمْ أَقُلْ مَا یَقُولُ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) أَ مَا تَخَافُ أَنْ تَنْزِلَ بِهِ نَقِمَةٌ فَتُصِیبَكُمْ جَمِیعاً أَ مَا عَلِمْتَ بِالَّذِی كَانَ مِنْ أَصْحَابِ مُوسَى (ع) وَ كَانَ أَبُوهُ مِنْ أَصْحَابِ فِرْعَوْنَ فَلَمَّا لَحِقَتْ خَیْلُ فِرْعَوْنَ مُوسَى تَخَلَّفَ عَنْهُ لِیَعِظَ أَبَاهُ فَیُلْحِقَهُ بِمُوسَى فَمَضَى أَبُوهُ وَ هُوَ یُرَاغِمُهُ حَتَّى بَلَغَا طَرَفاً مِنَ الْبَحْرِ فَغَرِقَا جَمِیعاً فَأَتَى مُوسَى (ع) الْخَبَرُ فَقَالَ هُوَ فِی رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَكِنَّ النَّقِمَةَ إِذَا نَزَلَتْ لَمْ یَكُنْ لَهَا عَمَّنْ قَارَبَ الْمُذْنِبَ دِفَاعٌ؛ از امام شنیدم كه به من فرمود: چرا تو را مى بینم كه با عبدالرحمن بن یعقوب همنشینى مى كنى؟. جعفرى گوید: عرض كردم: او دایى من است. امام فرمود: او درباره ذات پاك خدا مطالب نامناسبى مى گوید كه ساحت پاك خدا از آن منزه است. خدا را (به صورت اجسام و اوصاف آن وصف مى كند) در حالى كه خدا قابل توصیف نیست پس یا با او همنشین باش و ما را ترك كن و یا با ما همنشین باش و از او دورى كن. ابوهاشم گوید: عرض كردم: او هر عقیده اى دارد و هر چه مى گوید، بر من چه زیانى دارد با اینكه من بر عقیده حق خود استوار هستم و از عقیده او دورى مى كنم. امام رضا علیه السلام فرمود: آیا نمى ترسى كه بلایى به او برسد و تو نیز به بلاى او بسوزى؟! آیا به این داستان آگاهى ندارى كه شخصى از یاران حضرت موسى علیه السلام بود، ولى پدرش از یاران فرعون بود، هنگامى كه لشکر فرعون به موسى رسید از موسى عقب ماند تا پدر خود را پند دهد موسى به او برخورد كه داشت با پدرش دو به دو می كرد، تا اینكه هر دو به كنار دریا رسیدند، ناگاه بلاى غرق شدن فرعونیان فرا رسید و آن پسر نیز همراه پدر غرق شد. وقتى كه این خبر به موسى رسید، موسى فرمود: او در رحمت خداست ولى چون عذاب فرود آید از آن كس كه نزدیك گنهكار است، دفاعى نشود.(1)
تعامل سازنده با دیگران
امام رضا علیه السلام نه تنها انزوا و فاصله گرفتن از دیگران را نمی پسندند بلکه به مناسبتهای مختلف از معاشرت و مذاکره با انسانهای آگاه و با خرد سخن گفته اند. امام (ع) می فرماید: « … وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَكُمْ عُیُوبَكُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَكُمْ فِی الْبَاطِنِ»؛ در زندگى روزانه خود، بخشى را براى معاشرت و مذاكره با افراد آگاه و مورد اعتماد قرار دهید و از وجود افرادى كه باطن هاى سالم و روحیه خیرخواهانه دارند؛ بخواهید شما را نسبت به عیوبتان آگاه و معایب و اشتباهاتتان را تذكر دهند.(2)
مطابق این بیان حکیمانه انسانها براساس فطرت خود نیاز به معاشرت با دیگران دارند اما نکته مورد اهمیت اینجاست که امام (ع) هشدار می دهند که ابتدا درباره فرد مورد معاشرت و مذاکره دقت کنید و بی گدار به آب نزنید.
دوست عاقل و وفادار یكى از بهترین سرمایه هاى زندگى است، زیرا علاوه بر اینكه مایه الفت و آرامش آدمى است، مى تواند او را در بسیار از امور مادى و معنوى یارى كند و شخصیت اصیل وى را تقویت نماید و استعدادهاى نهفته اش را آشكار سازد. بر عكس دوست جاهل، مانع رشد و ترقى و قابلیت هاى فطرى آدمى شده و معاشرت با او سبب ناراحتى و ملامت خاطر است.
از همین رو امام رضا (ع) در بیانی دیگر می فرماید: : «صَدِیقُ الْجَاهِلِ تَعِبٌ» ؛ كسى كه رفیق جاهل دارد، همواره در رنج و ناراحتى است.(3)
رفتار دوگانه دشمن
امام رضا(ع) در کلامی حکیمانه و عبرت آموز درباره عدم اعتماد به دیگران و پرهیز از ظاهر بینی هشدار می دهند که گول فریبکاری و تظاهر طرف مقابل را نخورید و همواره با حزم و احتیاط همراه با صبر و حوصله به او نگاه کنید . امام (ع) در این زمینه می فرماید: اگر دیدید کسی اهل نماز و روزه است، گناه نمیکند و کارهای خوب هم انجام میدهد عجله نکن، گولش را نخور، ممکن است توان گناه کردن نداشته باشد. بعد میفرماید: اگر کسی توان گناه کردن داشت، اما گناه نمیکرد، آرام باش، فریب نخور، ممکن استگناهی را ترک میکند، اما مرتکب گناه دیگری میشود.
زیرا شهوات مردم مختلف است؛ یکی شهوت مال دارد،اما شهوت جنسی ندارد، یکی شهوت جنسی دارد،اماحرام نمیخورد.سپس میفرماید: اگر کسی هیچ گناهی نکرد، عجله نکن، گولش را نخور، ممکن است عقل درستو حسابی نداشته باشد. بعد میفرماید: اگر کسی عقل درست و حسابی هم داشت، فریب نخور، ببین آیا هوای نفسش مسلط بر عقلش است، یا عقلش مسلط بر هوای نفس است؟
حضرت در انتهای بحث مثال میزند و میفرماید: مانند کسی که حبّمقام دارد، یک دفعهای با یک هوس و هوای حبّمقام، کلّ مراتب ایمانی قبلش را نابود میکند.
امام علیهالسّلام در ادامه میفرماید وقتی به چنین آدمی میگویی: « إتَّقِ الله»؛ از خدا بترس، ناراحت میشود. «اَخَذَتهُ العِزَّة؛ به غرورش برمیخورد، میگوید: به من میگویی با تقوا باشم؟ تا حالا کسی از من گناه ندیده. بعد امام(ع) میفرماید: اینها دیگر آدم هم نمیشوند و دچار لعن خداوند میشوند(۴).
تبدیل تهدید به فرصت همانطور که امام رضا(ع) در مقابل اصرا و اجبار مأمون در قبول ولایتعهدی با موضعی حکیمانه راه نفوذ دشمن را بسته و توطئه های او را خنثی کردند. امام رضا (ع) می دانستند که اصرار مأمون برای قبول ولایتعهدی فقط به خاطر فریب شیعیان ، خاموش کردن قیامهای علویان و فاصله انداختن میان مردم و اهل بیت(ع) است. از این رو امام رضا (ع) در شرائط “ضرورت” ولایت عهدی را به اینشرط که در هیچیک از شئون حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد، پذیرفت. (5)
امام رضا (ع) از فرصت پیش آمده برای اقامه دین و احیای سنت پیامبر(ص)، مناظرههای آزادانه با پیروان سایر ادیان و کمک به سایرعلویانی که تحت فشار بودند بخوبی بهره برد .
پانوشتها:
اصول كافى ، ج 2، ص 374 و 375 تحف العقول، ص 409 بحار الانوار، ج 75، ص 352 وسائل الشیعه، ج 8، ص 317 عیون اخبار الرضا ج ۲، ص 167
حضرت می فرماید: «مَنْ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ لَمْ یَصْبِرْ عَلَى الشَّدَائِدِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ= هر کس بهشت را از خدا بخواهد، اما صبر بر سختیها ندارد، خودش را مسخره کرده است.
حیات مسخره ی نوع پنجم
«مَنْ تَعَوَّذَ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ وَ لَمْ یَتْرُكْ شَهَوَاتِ الدُّنْیَا فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ= آدمی که به خدا پناه میبرد از جهنم، اما شهوت های دنیایی را حاضر نیست ترک کند، خودش را مسخره کرده است.
حیات مسخره ی نوع ششم
«مَنْ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ لَمْ یَسْتَعِدَّ لَهُ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه= آدمی که مرگ را یاد میکند، اما خودش را برای آن آماده نمی کند، خودش را مسخره کرده است». یعنی کسی که تولدش به دنیای بعدی را یاد میکند، ولی برای آن آماده نیست، خودش را مسخره کرده است. الان تا میگوییم تولد، فقط سیسمونی به یادمان می آید. سیسمونی یعنی چه؟ یعنی آمادگی. میگوییم باید مراقبت های لازم را انجام دهیم و پیش پزشک برویم و عکس و سونوگرافی بگیریم. این آماده نیست. هر کس که یاد مرگ را میکند و برای مرگ و تولد به دنیای بعدی آمادگی ندارد، تا میگویند سرطان داری، قبل از آن که از سرطان بمیرد، سکته میکند و میمیرد. افسرده میشود با اینکه سرطان داری و میمیری یعنی داری میروی به رحمت خدا و بهشت و پیش خانواده آسمانیات میروی. اما این آدم چون آمادگی ندارد، اصلاً خوشش نمیآید از کلمه مرگ و تولد.
حیات مسخره ی نوع هفتم
آخرین مورد از انواع حیات مسخره را بعدا در زمان اردو ان شاالله توضیح میدهیم. امسال اگر اردو برقرار بشود و بگذارند، این حدیث شریف را داریم که می فرماید: «مَنْ ذَكَرَ اللَّهَ وَ لَمْ یَشتَقْ إِلَى لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ= اگر کسی یاد خدا بکند، اما مشتاق ملاقات خدا نباشد، این آدم خودش را مسخره کرده است». می فرماید برای ملاقات خدا اشتیاقی نداشته باشد، خودش را مسخره کرده است. در بعضی از نسخهها به جای «لم یشتق» آن ش را برداشته اند و س گذاشته اند و ت را به ب تبدیل کرده اند و شده «وَ لَمْ یَسْتَبِقْ إِلَى لِقَائِهِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ= و برای ملاقات با خدا مسابقه نمی دهد». یعنی در نسخههای متفاوت، این روایت را دو جور ذکر کرده اند. در این دومی معنا این می شود که هر کس یاد خدا بکند، اما «سبقت نگیرد» خودش را مسخره کرده است. این دومی کار را حساس تر کرده است. یعنی برای ملاقات با خدا باید از دیگران سبقت بگیری، نه در امور دیگر.
این دومی با آیه قرآن هم جور در میآید که می فرماید: «سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ و….=سبقت بگیرید برای مغفرت خواهی از خدا». پس کسی که هیچ سبقت نمیگیرد برای تقرب و ملاقات خدا و اصلاً مسابقه ای نگذاشته و در مسابقه قرب و ملاقات خدا شرکت نمیکند، این هم خودش را مسخره کرده است.
آخرین نظرات