8⃣كندسازی همهى تيغهاى دشمن
اينى كه من در طول چند سال گذشته هميشه بر روى بصيرت تأكيد كردهام، به خاطر اين است كه يك ملتى كه بصيرت دارد، مجموعهى جوانان يك كشور وقتى بصيرت دارند، آگاهانه حركت ميكنند و قدم برميدارند، همهى تيغهاى دشمن در مقابل آنها كند ميشود. بصيرت اين است.
9⃣راه نجات از دشمن واقعي
«راه نجات در كشورهاي اسلامي،بازگشت به اسلام است. راه نجات،بصيرت نسبت به دشمن واقعي است. ملتهاي مسلمان بايد دشمن واقعي را بشناسند و ترفند و خدعه استكبار را درك كنند.»
0⃣1⃣جلوگیری از كارهای دشمن
«شايد يكي از بزرگترين خدماتي كه انقلاب به ملت ايران كرد،اين بود كه ذهنها را باز كرد،ذهنها را سياسي كرد،چشمها را باز كرد،و همه را با مسايل كشور آشنا كرد. اين آشنايي، اين بصيرت،بايد روزبه روز بيشتر و زيادتر بشود. اگر اين بشود،دشمن هيچ كاري نمي تواند انجام بدهد. و بدانيد مسئولين كشور،همه آماده هستند براي اين كه وظايف خودشان را به بهترين وجهي انجام بدهند.»
1⃣1⃣ دفع دشمنيها
«امروز همه جوانان ما،پيران ما،دانشجويان ما،قشرهاي مختلف ما،روحانيون ما،بزرگان ما،كوچكان ما - مگر من شذ و ندري كه دل به زندگيهاي رنگ و لعابي دروغين غرب بسته باشند - فهميدهاند كه سعادتشان در اين است كه اسلام را با بصيرت،با روشن بيني،با خردمندي بفهمند و آن را به كار بگيرند،تا بتوانند از دشمنيها كم كنند،دشمنيها را دفع كنند،اين همان بسيج است، حقيقت بسيج يعني اين، ارتش بيست ميليوني كه امام فرمودند، يعني اين.»
2⃣1⃣محکی برای محاسبه همکاری یا عدم همکاری با دشمن
«دارا بودن بصیرت سبب میشود که « ما در عمل خودمان و در اظهارات خودمان بايد محاسبه كنيم وبايد اينها را در محاسبات خودمان بگنجانيم، كه اگر اظهارنظری هم ميخواهيم بكنيم، باتوجه به اينها باشد؛ عمل و اقدامی ميخواهيم بكنيم، با توجه به اينها باشد؛ ببينيمآيا داريم به دشمن كمك ميكنيم يا نه. این به نظر من چیز مهمی است.»
3⃣1⃣جهت یابی در غبار فتنه
«بصيرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نميتواند آنها را گمراه كند، آنها را به اشتباه بيندازد. اگر بصيرت نبود، انسان ولو با نيت خوب، گاهى در راه بد قدم ميگذارد. شما در جبههى جنگ اگر راه را بلد نباشيد، اگر نقشهخوانى بلد نباشيد، اگر قطبنما در اختيار نداشته باشيد، يك وقت نگاه ميكنيد مىبينيد در محاصرهى دشمن قرار گرفتهايد؛ راه را عوضى آمدهايد، دشمن بر شما مسلط ميشود. اين قطبنما، همان بصيرت است.»
4⃣1⃣ عامل پیروزی ملت ایران
«نهضت عظيم اسلامى، همت مردم، رهبرىِ شخصيت بىنظيرى مثل امام - كه حقاً و انصافاً شخصيت بىنظيرى بود - كار خودش را كرد. «صبر» و «بصيرت». بنده بارها از كلام اميرالمؤمنين(عليه الصّلاةو السّلام) اين را نقل كردهام: «لايحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر»؛ بصيرت - آگاهى - و صبر؛ يعنى استقامت، پافشارى، خسته نشدن. اين دو خصوصيت در ملت ايران پيدا شد و كار خودش را كرد و انقلاب پيروز شد.»
5⃣1⃣موجد درياي خروشان انقلاب
«در طول سالهاي قبل از انقلاب،هرچه شما عقب برويد،محنت،ذلت،بدبختي،فشارهاي گوناگون از طبقات حاكم و سلطه و زورگويي و تحقير از طرف قدرتهاي بيگانه را در كشور ما میبينيد. در اين وقتي در برهه يي از زمان،آگاهان جامعه،بزرگان جامعه،دانايان جامعه و كسي مثل امام بزرگوار پيدا شدند،در مردم بصيرت دميدند،مردم را به صبر وادار كردند، و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر را در جامعه رايج كردند،اين درياي خروشان به وجود آمد و توانست آن تاريخ سر تا پا ذلت و محنت را قطع كند و تسلط بيگانگان را بر اين كشور از ميان بردارد.»
6⃣1⃣عامل عبور انقلاب از حوادث بزرگ
«خيلي اوقات امواج باطل میآيد حق را لگدكوب میكند و عبور میكند. حق بودن به اضافهي اقدام، عامل اراده و به اضافهي ايستادگي و پايداري است كه آن معجزه را تحقق میبخشد. اين پايداري، اين ايستادگي، اين تصميم و اين فداكاري در صحنه ي جامعه و كشور ما به بركت همين اخلاصها، بينشها و بصيرتها كه امروز در جمع جوانان مومن و بسيجي كشور ما متبلور است اتفاق افتاد، كه يك نمونهي باارزش آن را اين جا مشاهده میكنيم. اما آنچه بزرگتر از آن حادثه ي بزرگ و باور نكردني بود،اين است كه نظام جمهوري اسلامي با وجود همه ي امواج متلاطم و خصمانه ي در پيرامون خود، هم ماند و هم رشد كرد.
?کارکردهای بصیرت1
??کارکردهای بصيرت در ابعاد فردی و جمعی و در زمینههای سیاسی و اجتماعی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی ??
1⃣ برای ماندن در خط ولایت
«آنهايي كه دور و بر اميرالمومنين بودند و ايستادند و جنگيدند،خيلي بصيرت بخرج دادند،كه بنده بارها از اميرالمومنين نقل كرده ام كه فرمود: لا يحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر. در درجه اول،بصيرت لازم است. معلوم است كه با وجود چنين درگيريهايي،مشكلات اميرالمومنين چگونه بود. يا آن كجرفتارهايي كه با تكيه بر ادعاي اسلام،با اميرالمومنين میجنگيدند و حرفهاي غلط میزدند.»
2⃣ برای حرکت در زندگىِ پيچيدهى اجتماعىِ امروز
«در زندگىِ پيچيدهى اجتماعىِ امروز، بدون بصيرت نميشود حركت كرد. جوانها بايد فكر كنند، بينديشند، بصيرت خودشان را افزايش بدهند. معلمان روحانى، متعهدان موجود در جامعهى ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهى و حوزوى، بايد به مسئلهى بصيرت اهميت بدهند؛ بصيرت در هدف، بصيرت در وسيله، بصيرت در شناخت دشمن، بصيرت در شناخت موانع راه، بصيرت در شناخت راههاى جلوگيرى از اين موانع و برداشتن اين موانع؛ اين بصيرتها لازم است.»
3⃣ جهت شناخت دوست و دشمن در شرایط فتنه
«بصيرت خودتان را بالا ببريد، آگاهى خودتان را بالا ببريد. من مكرر اين جملهى اميرالمؤمنين را به نظرم در جنگ صفين در گفتارها بيان كردم كه فرمود: «الا و لايحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». ميدانيد، سختى پرچم اميرالمؤمنين از پرچم پيغمبر، از جهاتى بيشتر بود؛ چون در پرچم پيغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زير پرچم اميرالمؤمنين دشمن و دوست آنچنان واضح نبودند.»
4⃣ شناخت طرف مقابل خودتان
«وقتى بصيرت بود، آن وقت شما ميدانيد با كِى طرفيد، ابزار لازم را با خودتان برميداريد. يك روز شما ميخواهيد تو خيابان قدم بزنيد، خوب، با لباس معمولى، با يك دمپائى هم ميشود رفت تو خيابان قدم زد؛ اما يك روز ميخواهيد برويد قلهى دماوند را فتح كنيد، او ديگر تجهيزات خودش را ميخواهد. بصيرت يعنى اينكه بدانيد چه ميخواهيد، تا بدانيد چه بايد با خودتان داشته باشيد.»
5⃣ برای جلوگیری از ضربه دشمن
«اين تجربه بايستى براى ما - همهى ما، همهى آحاد مردم - تجربهى هشداردهندهاى باشد. اگر ما در صحنهى زندگى سياسى و اجتماعى به همديگر بدبين باشيم، به چشم دشمن به يكديگر نگاه كنيم، اين فرصت براى دشمنان حقيقى ما پيش خواهد آمد. اگر فكر نكنيم، اگر بصيرت نداشته باشيم، اگر فراموش كنيم كه دشمنانى در كمين انقلابند، ضربه خواهيم خورد؛ اين براى ما تجربه شد.»
6⃣ برای جلوگیری از مشتبه شدن حق و باطل
«جوانان عزيز! هر چه ميتوانيد در افزايش بصيرت خود، در عمق بخشيدن به بصيرت خود، تلاش كنيد و نگذاريد، نگذاريد دشمنان از بىبصيرتى ما استفاده كنند؛ دشمن به شكل دوست جلوه كند، حقيقت به شكل باطل و باطل در لباس حقيقت. اميرالمؤمنين در يك خطبهاى از جملهى مهمترين مشكلات جامعه همين را ميشمارد: «انّما بدء الوقوع الفتن اهواء تتّبع و احكام تبتدع يخالف فيها كتاب اللَّه». در همين خطبه، اميرالمؤمنين ميفرمايد: اگر حق به طور واضح در مقابل مردم آشكار و ظاهر بشود، كسى نميتواند زبان عليه حق باز كند. اگر باطل هم خودش را به طور آشكار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. «و لكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان». آن كسانى كه مردم را ميخواهند گمراه بكنند، باطل را به صورت خالص نمىآورند؛ باطل و حق را آميخته ميكنند، ممزوج ميكنند، آن وقت نتيجه اين ميشود كه «فهنالك يستولى الشّيطان على اوليائه»؛ حق، براى طرفداران حق هم مشتبه ميشود. اين است كه بصيرت ميشود اولين وظيفهى ما. نگذاريم حق و باطل مشتبه بشود.»
7⃣ برای شناخت عوام از خواص
«اي بسا كساني كه تحصيلات عاليه هم كردند و جزو عوامند. اي بسا كساني كه تحصيلات ديني هم كردند و جزو عوامند. اي بسا كساني كه فقيرند يا غنياند و جزو عوامند. عوام بودن،دست من و شماست. بايد مواظب باشيم عوام نباشيم،يعني هر كاري میكنيم،از روي بصيرت باشد. آن كسي كه از روي بصيرت كار نمي كند،عوام است. لذا میبينيد قرآن،درباره پيغمبر میفرمايد: ادعوا الي الله علي بصيرۀانا و من اتبعني يعني من و پيروانم با بصيرت عمل میكنيم و دعوت میكنيم و پيش میرويم. پس اول ببينيد جزو آن گروه عواميد يا نه اگر جزو گروه عواميد،به سرعت خودتان را از گروه عوام خارج كنيد. سعي كنيد قدرت تحليل پيدا كنيد،تشخيص بدهيد،معرفت پيدا كنيد.
در گروه خواص هم ببينيم ما جزو خواص طرفدار حقيم يا خواص طرفدار باطل قضيه اين جا روشن است. خواص جامعه ما،جزو خواص طرفدار حقند.»
آخرین نظرات