آنچه متفکراني مانند دکترداريوش شايگان ودکتر سيدحسين نصر رابه حضرت امام خمينی(ره)نزديک ميکرد، نگاهي بودکه به شريعت الهي داشتند و هرگز شریعت را درمحدودهي ظاهر آن متوقف نميکردند،ولي آنهاموضوع ولايت الهي راتا مرز اموراجتماعي و سياسي وسعت نميدادند.
در حاليکه وقتي ولايت الهي تامّ وهمهجانبه است نميشودکه حضور آن ولايت تنها درامور فردي بشرجاري باشد ولي درامور اجتماعي آن جريان نداشته باشد. «انقلاب اسلامي وجهان گمشده» تذکري است همدلانه تا روشن شودجهان گمشدهاي که آقايان در آثارخود متذکر آن شدهاند و دنياي مدرن از آن جهان در غفلت است؛ انقلاب اسلامي است که در بنيان خود در صدد تحقق آن جهان است.
آقاي شايگان درکتاب «آسيا در برابر غرب» مطرح ميفرمايند که درآسيا چه سرمايههايي از انسانيت و اشراقات معنوي نهفته است که در غرب از آن خبري نيست، ولي در زمان قبل ازانقلاب اسلامي، مصداقي متعيَّن براي آن در مقابل خوانندگان قرار نميدهند و بعد از انقلاب به جهت آنکه انقلاب اسلامي در حدّ انقلاب فقهي تقليل يافت،نتوانستند با روح انقلاب رابطه برقرار کنند.
این نوشته متذکر روح انقلاب اسلامي يعني «نبأ عظيمِ» اين روزگاراست که به گفتهي قرآن «كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ» آنطورکه بعضيها تصور ميکنند نيست، بلکه گوهري است براي آنکه بشرِگرفتارِ غربزدگي ونيهيليسم رابه وادي معنابخشي برساند.
#انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده
آخرین نظرات