39- حکومت غريزهي فرويد و قدرت هيولايي تکنيک هر دو يک چيز هستند و آن جهاني است که به محاسبه درآمده و به يک شيئ کاهش يافته و انسان نيز به انگيزههاي نفساني و غرايز محدود شده و انقلاب اسلامي برعکس، در بستري از معارف و سنت به ظهور آمده که در آن، معارف و سنتِ بهظهورآمده، نه به عقلِ محاسبهگر اعتبار مطلق ميبخشد و نه قدرتِ عنان گسيخته را تحمل ميکند. به تعادلي نظر دارد که قانون طلايي هستي است، تعادل بين انسان و عالم و بين درون و بيرون و نظر به عالم خيال که در آن «ارواح، اجساد ميشوند و اجساد، ارواح» و آن با مکاشفه و شهود تحقق مييابد. زيرا اگر انسان به تعادل معنوي نرسد و نيروي لگام گسيختهي حيات غريزي را مهار نکند همهچيز ممکن است، زيرا «آنجا که خداوند غايب باشد، اشباح حاکم خواهند شد».
#استاد_طاهر_زاده
#انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده
آخرین نظرات